باز هم سالگرد اسمانی شدن استاد ابوالفضل زرویی نصراباد شد.خدایش رحمت کند.
درنمی اید صدا از ما،در امد پیرمان
امده دنبال ما تنهایی و زنجیرمان
مثل سایه هر کجارفتیم غم هم امده
یا شده اوار یا که کرده خالی زیرمان
الا یا ایهّا الساقی اَدِر کاَساً و ناوِلها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
چنان حالم خراب امشب که دلتنگی برید از من چه کردی با دلم اینطور شدم هیهات محفل ها
لبم خندان دلم گریان بسان ابر بی باران چه حاصل عاقلی باشم میان جمع جاهل ها
به هرسو میروم ترسی درون سینه میخندد چه درد بی امانی است شدم ترسوی بزدل ها
بسان حق پریشانم که حق با من ولی افسوس چنان حالی به جان دارم شدم مجموع باطل ها
مامت
سلام چند روزی ست که استاد خوش عمل نمی تواند وارد سایت شود. ایمیل و رمز ایشان را گرفتم و توانستم وارد شوم و مشکلی ندیدم. خواستم اگر یکی از دوستان به آقای خوش عمل دستری دارد حضوری روی لب تاپ ایشان یاری کند و مشکل ایشان را بر طرف کند.
آخرین اشعار برگزیدهآخرین اشعار ارسالی کاربرانپربازدیدترین اشعار هفتهپربازدیدترین اشعار ماه