ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
سلام - عیدشما پرنور - ممنون ازنظرتان - ولی مصرع حوض به این راحتی ، کجاش سخت دروزن نشسته لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اینجاســــــــــت آنجا که بی شک ، نازد به عنــــــــقا کبوتر
در صحن جمهـــــوری ات دل ، پــــر می زند یا کبوتر؟

اینجا ببیـن بـــــــال بالــــــــک ، دل مـــــی زند با کبوتر

اینجا عجب آستانی است ، اینجا زمین آسمانی اســــــت

اینجاسـت آنجا که بی شــــک ، نازد به عنـــــــقا کبوتر

گلدسته چون گل شکفتــــــــه ست اینجا چه رازی نهفته ست

دارد عجــــــب شور و حـالی ، بی بــــوق و کرنا کبوتر

حـــــس می کنـــــم واقعا از ، عالـــــم و آدم بریده است

وقتــــــی فرو مــــــی رود در ، ژرفــــــــای رؤیا کبوتر


یک آشیــــــان در رواقــت ، یا روی گلدسته ات را

حاشـــــا برابر نهـــــــد با  ، صـــــد شاخ طــوبی کبوتر

الله اکـــبر از این شوق ، الله اکــــــــــبر از این شـــــور

تا پر زنــــــد در رواقــــــــــت ، شــــیداست شیدا کبوتر

من مانده ام مات عبرت ، از بس نشــــــستم به  حیرت

یا رب به ســـــر روی گنــــــــبد ، دارد چه سودا کبوتر

با کاروان از دیـــــــاری ، دور آمــــــــــدم پایبــــــوست

در رشـــکم از اینکه سبقت ، می گیـــــــرد از ما کبوتر

طوبی له ، خوش به حالش  ، پیداســــت از پرّ و بالش

زیرا در آغـــــوش گنـــــبد ، آمــــد به دنیــــــــــا کبوتر

یابد مگــــــــر بهــتر از این ،  دارالأمـــــانی حقیقــــــی

در صحــن آزادی آقا ، خــــــوش کــــــرد اگر جا کبوتر

اینجا توئی مـاه کنــــــعان ، مصر است اکنون خراسان 

 اینجا توئی یوسف ، آقا ، صــــــدها زلیــــــــــخا کبوتر
کلمات کلیدی این مطلب :  اینجاســــــــــت ، آنجا ، که ، بی ، شک ، ، ، نازد ، به ، عنــــــــقا ، کبوتر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/1 در ساعت : 22:12:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  2047


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید خصلتی
1391/7/6 در ساعت : 20:33:4
بسم الله النور
با سلام/
وزن شعر، تکرار مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن است که به خاطر تکرار متناوب مستفعلن فاعلاتن در هرمصراع از اوزان دوری یا متناوب می باشد .این وزن از جمله وزن هایی است که شاعران کمتر به سراغش می روند والبته از اوزانی است که ریتم دلنوازی یه شعر می بخشد.نمونه های موفقی از این وزن در آثار سیمین بهبهانی و رهی معیری دیده می شود.یکی از اشعار رهی معیری که با این وزن سروده شده با این مطلع زیبا آغاز می شود :
تادامن از من کشیدی ای سرو سیمین تن من هر شب ز خونابه ی دل پر گل بود دامن من
انتخاب این وزن زیبا برای سرودن شعری که حال وهوای پر زدن در جوار حریم رضوی را برای مخاطب به ارمغان می آورد بسیاز قابل تحسین است.اینکه شاعر تشخیص بدهد چه محتوایی را در چه قالبی بریزد خود کمک زیادی به گوشنواز بودن ودلنشین شدن شعر می کند.این وزن هرچند از اوزان پر کاربرد نیست ولی بی شک از نقاط قوت این اثر زیبا می باشد..
از دیگر نقاط قوت شعر انتخاب ردیف کبوتر است که مدام پرزدن را به ذهن مخاطبمنتقل میکند .شعر با مصراعی بسیاز زیبا وبا استفهامی انکاری آغازمی شود که پر زدن کبوتر وپر زدن دل را در کنار هم تصویر میکند.بعضی تصویر ها وقتی در شعر اتفاق می افتد فضایی را میسازد که به مخاطب مجال اندیشیدن نمی دهد و اورا در احساسی که شاعر به هنگام سرودن تجربه کرده است شریک میکند.پر زدن کبوتر نوعی بی قراری وبی تابی را نشان می دهد ودر کنار آن پر زدن دل ،به زیبایی خلسه ی حاضران در آن فضای ملکوتی را به ذهن متبادر میکند. از اینگونه مصراع ها نمونه های موفق دیگری نیز در شعر دیده می شود: اینجا عجب آستانی است ، اینجا زمین آسمانی اســــــت
یا :گلدسته چون گل شکفتــــــــه ست اینجا چه رازی نهفته ست
واین بیت:الله اکـــبر از این شوق ، الله اکــــــــــبر از این شـــــور
تا پر زنــــــد در رواقــــــــــت ، شــــیداست شیدا کبوتر
ونیز: طوبی له ، خوش به حالش ، پیداســــت از پرّ و بالش
وزن دوری شعر محدودیت هایی را برای شاعر به همراه دارد ویکی این است که بعد از پاره ی اول در هر مصراع باید یک وقفه کوتاه اتفاق بیافتد که این خود، شاعر را گاه به زحمت می اندازد و در این شعر نیز از اینگونه پاره هادیده می شود. به عنوان مثال:
حـــــس می کنـــــم واقعا از ، عالـــــم و آدم بریده است
وقتــــــی فرو مــــــی رود در ، ژرفــــــــای رؤیا کبوتر
گلدسته ای در رواقـــــت را من یقیـــــــــن دارم اقا
با کاروان از دیـــــــاری ، دور آمــــــــــدم پایبــــــوست
دردوتا از مصراع های بالا بعد از پاره ی اول یک حرف اضافه و در مصراع سوم نشانه مفعولی آمده است که در هر سه مورد وقفه ی ایجاد شده در ساختاز سطر اشکال ایجاد میکند.در اولی پاره ی اول مصراع اینست:حس میکنم واقعا از...
در دومی:وقتی فرومیرود در...
همانطور که مشاهده میشود این وقفه ها چندان برای مخاطب گوشنواز نیست واگر چه در خواندن کامل مصراع این اشکال ظاهرا برطرف میشود ولی باید قبول کرد که ساختار مصراع را متزلزل کرده است.ولی درمصراع سوم کاملا ساختار جمله به هم ریخته است:گلدسته ای در رواقت را من یقین دارم آقا..!
یعنی من گلدسته ای را یقین دارم؟ یا گلدسته ای در رواقت را من یقین دارم؟یاگلدسته ای را در رواقت یقین دارم؟
هیچ کدام از سطر های بالا هدف شاعر را برآورده نمی کند .شاعر قرار بوده است بگوید.من یقین دارم کبوتر نشستن بر روی گلدسته ای از رواق های ترا بر هزار فردوس اعلی ترجیح میدهد. والبته این بیت شدیدا ضعف تالیف دارد.و البته تغییری در بدیهیات هم داده است.گلدسته بر روی رواق ها قرار نمی گیرد ونیز هزاران فردوس اعلی چندان تعبیر موفقی نیست.بهشت را همیشه یکی دانسته ایم.! ونیز بهتر بود ترجیح دادن به جای رجحان دادن بیاید. در این مصراع اصلا ساختار فعل ترجیح دادن دچار اشکال شده است.در این شعر چند نمونه دیگر هم هست که محدودیت وزن دوری باعث شده است تا ساختار جمله تغییر کند وفهم معنا برای مخاطب دشوار شود:
یا رب به ســـــر روی گنــــــــبد ، دارد چه سودا کبوتر
سودا در سر داشتن به عنوان یک تعبیر کنایی قابلیت تفرق وجدا سازی ندارد.حال آنکه در این مصراع بین سر وسودا واژه های روی گنبد فاصله انداخته ودارد نیز در جای واقعی خودش نیست.
با کاروان از دیـــــــاری ، دور آمــــــــــدم پایبــــــوست
این مصراع هم به گونه ای است که این تصور را به ذهن میرساند که" دور امدن"گونه ای آمدن است.حال انکه شاعر با حذف صفت دور وجایگزینی ان با واژه ای دیگر میتوانست این دشواری را رفع کند.یا در مصراعی دیگر به واسطه اینکه کبوتر به اجبار ردیف بودن باید درپایان بیاید.جمله چه تغییراتی به خود دیده است: در رشـــکم از اینکه سبقت ، می گیـــــــرد از ما کبوتر.روان بودن مصراع وفصاحت سخن از ویژگی های شعر خوبست.
یا در این بیت: طوبی له ، خوش به حالش ، پیداســــت از پرّ و بالش

در صحن اسمــــــال طلایی ، آمــــد به دنیــــــــــا کبوتر
وارد کردن ترکیب محاوره ای "صحن اسمال طلایی" درشعر ضربه ای واضح بر پیکره ی سطر وارد کرده است.حال اینکه هیچ اجباری شاعر نداشته است از این ترکیب استفاده کتد.
در بیت پایانی شاعر تشبیه هایی می آورد که هرچند درمصراع اول این بیت خوش نشسته وماه کنعان بی نقص دیده میشود ولی در مصراع دوم که کبوتران را به زیلخایان تشبیه کرده است شعری از تصویری که قابلیت زیبایی بیشتری داشت فاصله گرفته است.
در کل نگاهی اجمالی به این شعر نشان از موفقیت شاعر در انتخاب این وزن وسرودن این شعر دارد. وقتی سطرهایی اینگونه پدید می آید: اینجاسـت آنجا که بی شــــک ، نازد به عنـــــــقا کبوتر.. مخاطب خودش را در زیبایی های خلق شده احساس می کند و ناخودآگاه می گوید: الله اکـــبر از این شوق ، الله اکــــــــــبر از این شـــــور
با تشکر از شاعر عزیز به خاطر شعری که اگر زیبایی نداشت اینقدر مورد توجه واقع نمی شد


عباس خوش عمل کاشانی
1391/7/7 در ساعت : 7:19:43
درود.در نگرشی کوتاه به شعر دوست عزیزم بایستی عرض کنم مواردی مشاهده شد که به دل نمی نشیند و اگر تغییر یابد به وزانت شعر خواهد افزود.1-در یک شعر جدی استفاده از واژگان و عبارات و ترکیباتی که در شعر طنز و فکاهی کاربرد دارد از ابهت شعر می کاهد.مثلا «سور و سات» و «اسمال=به جای اسماعیل و ناچار بودن شاعر در آوردنش به دلیل تنگنای وزن...»2-به کار بردن «واو» مفتوح در وسط مصراع مسبوق به سابقه نیست و به شعر لطمه می زند3-تکرار کلمه ی «آقا» در یک بیت چیزی نیست که بر حسن شعر بیفزاید مضافا اینکه قرار گرفتن یک «آقا» کنار«یوسف» آن را به «یوسف آقا» تبدیل کرده است!!
حمید خصلتی
1391/7/7 در ساعت : 10:33:28
این نقد کوتاه را یکی از شاعران ارسال کرده وخواسته بود ناشناس بماند.چون از نظر فنی این امکان در بخش نقد وجود نداشت دوباره نقد ایشان راکپی گرفته وارسال کردم


نام ارسال کننده :یکی از دوستان شاعر تاریخ ارسال :1391/7/7 در ساعت : 7:19:43

متن نقد :
درود.در نگرشی کوتاه به شعر دوست عزیزم بایستی عرض کنم مواردی مشاهده شد که به دل نمی نشیند و اگر تغییر یابد به وزانت شعر خواهد افزود.1-در یک شعر جدی استفاده از واژگان و عبارات و ترکیباتی که در شعر طنز و فکاهی کاربرد دارد از ابهت شعر می کاهد.مثلا «سور و سات» و «اسمال=به جای اسماعیل و ناچار بودن شاعر در آوردنش به دلیل تنگنای وزن...»2-به کار بردن «واو» مفتوح در وسط مصراع مسبوق به سابقه نیست و به شعر لطمه می زند3-تکرار کلمه ی «آقا» در یک بیت چیزی نیست که بر حسن شعر بیفزاید مضافا اینکه قرار گرفتن یک «آقا» کنار«یوسف» آن را به «یوسف آقا» تبدیل کرده است!!
عباس خوش عمل کاشانی
1391/7/8 در ساعت : 14:19:23
با کمال تاسف باید عرض کنم اغلب عزیزانی که در عرصه ی شعر خوش درخشیده اند در عرصه ی نقد باد به دستند.نقد شعر دوست عزیزم استاد سخن آقای حاج محمدی به معنای مخالفت با ایشان نیست.ایشان هم انسان والایی با سعه ی صدر است که حتی اگر کسی غیرمنصفانه نقدش کند خم به ابرو نمی آورد و درکمال فروتنی پاسخ می دهد.شما اگر شعری را نقد کنید بدین معناست که برای شعر و شاعرش اهمیت قائل شده اید.چرا باید خنثی بود؟من از اینکه دوستان صرفا خود را در سرودن و به به گفتن و چه چه شنیدن خلاصه کرده اند غمگینم.
حسین سنگری
1391/7/8 در ساعت : 18:56:16
به نام خدا

سر از لبریزی نامت چنان مسرور می رقصد
که جشم گمدم است انگار و دارد مور می رقصد (جواد اسلامی)

عرض سلام خدمت استاد ارجمندم جناب حاج محمدی ... جسارت و گستاخی حقیر را ببخشید در نظر دادن بر شعرتان:
شعری را که از استاد حاج محمدی عزیز می خوانیم نمونه ای از یک غزل بسیار خوب ... وزن و موسیقی شعر کاملا با مضمون هم خوانی دارد و به قول جناب خصلتی عزیز جناب حاج محمدی خوب می دانند چه مضمونی را در چه قالبی به کار ببرند.
آغاز شعر این استاد ارجمند بسیار زیباست ... تشبیه دل به کبوتر و رابطه ای که با صحن جمهوری برقرار کرده و همچنین بال بال زدن دل با کبوتر ... بیت دوم شعر جناب حاج محمدی هم بسیار زیباست اما به دلیل تکرار کلمه ی "این" به نظر حقیر زیبایی کمتری نسبت به بیت اول دارد.
تکرار کلمه ی "رواقت" در بیت پنجم و ششم به نظر حقیر مناسب نیست.
در این مصراع:
من مانده ام مات عبرت ، از بس نشــــــستم به حیرت
رابطه ی بین عبرت و حیرت را نتوانستم متوجه شوم ... مات عبرت شدن از چه چیزی؟ از به حیرت نگاه کردن سودای کبوتران بر گلدسته؟

استفاده از ردیف کبوتر به وزن موسیقیایی و مضمون کمک بسیاری کرده است هر چند بعضی جاها قافیه نتوانسته است به خوبی ردیف را پوشش دهد مانند: "دارد چه سودا کبوتر" چون سودا برای کبوتر صفت خوبی نیست.
این شعر نقاط مثبت بسیار زیادی دارد و از جمله مهم ترین آنها شروع و پایان بندی بسیار خوب آن است ... استاد ارجمندم جناب حاج محمدی عزیز در بیت آخر به خوبی بین ماه کنعان، مصر، خراسان، یوسف و زلیخا و کبوتر رابطه برقرار کرده اند ... استفاده از قافیه ی درونی به زیبایی شعر ایشان بسیار کمک کرده است ...

و آخرین نکته اینکه متاسفانه باز هم شاهد کلماتی تکراری در شعر رضوی هستیم: کبوتر، گلدسته، رواق، خراسان و ...
مضمون سازی در شعر رضوی متاسفانه خیلی تکراری است ... فاکتور اکثر شعرها همین چند کلمه است.
در پایان از جسارت بی اندازه ام از محضر استاد عزیزم جناب حاج محمدی مهربان پوزش می طلبم و از خداوند منان برای ایشان بهترین ها را آرزومندم.
ارادتمند - شاگرد کوچکتان - حسین سنگری
ابراهیم حاج محمدی
1391/7/8 در ساعت : 19:19:58
از همه ی دوستانی که به نقد ایین سروده همت گماشتند و با این کار سروده ی این کمترین را قابل وارسی و نقادی دانستند صمیمانه تشکر می کنم . و نقد دوستان عزیز خصلتی و دکتر شیخ الاسلامی و جناب استاد خوش عمل کاملا منصفانه بود و منجر به اعمال تغییراتی در بعضی مصاریع کردید و از این بابت باید سپاسگزار این عزیزان باشم .
حمیده میرزاد
1391/7/1 در ساعت : 22:42:28
سلام استاد محترم

با خواندن این غزل بوی گلاب حرم آقا را از دور دستها استشمام کردم..

چه خوش اقبالند کبوتران آن حوالی...

آب خنک در کاسه های طلایی...

دلم تنگ است...
%%%%%%%%
درود و سلام بر شما . خداوند قسمتتان کند زیارت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام را . نظر لطف سرکار عالی را سپاسگزارم . زنده باشید . یاحق
دکتر آرزو صفایی
1391/7/1 در ساعت : 23:10:3
سلام استاد نیک اندیش
من همچنان از شما و قلم زیبایتان می آموزم
برقرار باشید

%%%%%%%%
سلام بر شما خانم دکتر صفائی . نظر لطف سرکار عالی را سپاسگزارم . پیروز باشید . یاعلی
سید حسن رستگار
1391/7/2 در ساعت : 2:25:49
سلام استاد
چه زیبا دل ما را پرانده اید در حرم یار
مرحبا
راستی استاد مدتیبه شاگرد کوچکتان سری نمیزنید!
سخت محتاج راهنماییم
بر قرار و بر مدار
یا علی
%%%%%%%%%%%%%%
سلام و درود بر سید بزرگوار جناب رستگار عزیز . نظر لطف شما را سپاسگزارم . خداوند قسمتتان کند زیارت امام رضا علیه السلام را تا ما هم چشممان به جمالتان روشن شود . عزیز جان برادر شما شکسته نفسی می فرمایید . استاد شمائید و ما شاگرد . من همواره از احادیث شریفی که به انتخاب شما در حیات خلوت درج می شود استفاده می کنم . مدتی است بعد از آن سانحه ی رانندگی که بخیر گذشت سخت گرفتارم . چشم سر خواهم زد .
ساراسادات باختر
1391/7/2 در ساعت : 6:10:12
سلام بزرگوار
زیبا بود..
%%%%%%%
سلام بر شما . ممنون و سپاسگزارم نظر لطفتان را . زنده باشید . یاحق
مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/2 در ساعت : 7:50:35
سلام جناب حاج محمدي عزيز

انشالله كه مورد قبول و نظر آقاي رئوف افتدو ايشان صله اي عنايت فرمايند

ياعلي
%%%%%%%%%%%
سلام جناب فرزقی عزیز سپاسگزارم برادر . همینکه در جوار بارگاه ملکوتی حضرتش هستیم بزرگترین صله است . همینکه دل در گرو عشق اقا داریم بزرگترین صله است . انشاء الله که حضرت شفیع من و شما و همه ی شیعیان است . زنده باشی برادر .
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/2 در ساعت : 8:16:27
خصوصی : نظر خودتان است اگر بخواهید تایید کنید یا نه . چون نقد نیست . پیشنهادهایی دوستانه است

سلام
طوبی لک . به قول معروف مشمول الذّمه ای اگر در صحنِ پر کبوتر دلت یادی از ما نکنی

نمی دانم چگونه به این ردیف های اسمی دست پیدا می کنی . چند وقتی است تلاش می کنم به تقلیدت کاری بنویسم نمی شود . از این که بگذریم کار زیبایی بود . بخصوص تا « چه سودا کبوتر ». پس از آن را دوست دارم . چشمم را تر کرد اما شعرش نمی دانم . مثلا بیت با کاروان ... نیاز به کمی تصرف دارد . مثلا اگر من بودم چنین می نوشتم :
صد کاروان ره بریدم ، دیدم همین که رسیدم
می گیرد از خویش سبقت ، آنسان که از ما کبوتر
یا من مانده ام مات و مبهوت : مات و مبهوت در نثر حشو نیست اما اینجا پذیرفتنی نیست البته با کمی دستکاری درست می شود مثلا :
من مانده ام مات ِعبرت ، از بس نشستم به حیرت
یارب به سر روی گنبد ، دارد چه سودا کبوتر
که فعل نشستن تداعی به حیرت نشستن کبوتر روی گنبد را هم می کند . نوعی همذات پنداری با کبوتر .و گنبد هم با حیرت و عبرت سجع متوازن است .

نمی دانم بال بالک قشنگ تر است یا « بال بالی دل می زند با کبو تر »

بیت : گلدسته ای در رواقـــــت را من یقیـــــــــن دارم اقا

رجحــــــان دهد بر هـــــــــزاران ، فردوس اعلی کبوتر
واژآرایی قاف در مصراع اول می توانست تو را به کوه قاف رهنمون شود که شد . شاید فردوس اعلی همان قاف نادیده است . لذت بردم . اگرچه می توانستی گلدسته های بلند را با درخت طوبی در بهشت همسان کنی مثلا بنویسی :
حاشا ! برابر نهد با ، صد شاخ طوبا کبوتر

بقیه ی بیت ها احساسی شد . نه این که بد باشد . نمی توان از آن ها در کنار ابیاتی از این دست نهاد :
اینجا عجب آستانی است ، اینجا زمین آسمانی اســــــت

اینجاسـت آنجا که بی شــــک ، نازد به عنـــــــقا کبوتر

گلدسته چون گل شکفتــــــــه ست اینجا چه رازی نهفته ست

دارد عجــــــب سور و ساتی ، بی بــــوق و کرنا کبوتر

جسارت برادرت را ببخش . چون شعر آئینی متفاوتی بود دوست داشتم متفاوت تر بشود
&&&&&&&&&&&
سلام جناب دکتر شیخ الاسلامی عزیز . چرا خصوصی؟ چرا نباید تأیید کنم این نظرات کارشناسانه ای را که مورد استفاده من و دیگر دوستان قرار می گیرد ؟ هیچ جسارتی نیست . نظرات شما را به دقت مطالعه می کنم و بکار خواهم گرفت . مجددا از اینکه وقت می گذارید و خزعبلات مرا می خوانید و نقادی می کنید سپاسگزارم . . من به ردیف های اسمی علاقه ی زیادی دارم . هر وقت جرقه ای در ذهنم ایجاد بشود و چنین ردیفهایی به چنگم افتد سعی می کنم فرصت را از دست ندهم . زنده باشید جناب دکتر . یا حق
سارا وفایی زاده
1391/7/2 در ساعت : 9:29:28
سلام استاد عزیز جناب حاج محمدی

بسیار بسیار زیبا و خواندنی و دلنشین سرودید.

خواندم و لذت بردم

استاد در زیارت و دعاهایتان ما را هم فراموش نکنید.

مانا باشید.
&&&&&&&&&&&&&&
درود بر شما . نظر لطف سرکار عالی را سپاسگزارم . محتاج دعای شما هستم . حتما نائب الزیاره ی شما و دیگر دوستان و سروران عزیز هستم .
عالیه مهرابی
1391/7/2 در ساعت : 14:0:39
سلام
سروده زیبای شما را خواندم دست مریزاد
%%%%%%%%%%
و سلالم بر شما . نظر لطف سرکار عالی را سپاسگزارم . زنده و سربلند باشید
علی سعادتخانی
1391/7/3 در ساعت : 9:17:43
غزلی متفاوت ازشما خواندم استاد واز خود غزل و نقد آن بهره مند شدم

$$$$$$$$$$$
سپاسگزارم جناب سعادتخانی عزیز . زنده باشید / یا حق
امیر سیاهپوش
1391/7/3 در ساعت : 11:1:28
الله اکـــبر از این شوق ، الله اکــــــــــبر از این شـــــور

سلام جناب حاج محمدی عزیز
احسن عالی است عالی است انصافا عالی است. سبک خاص و دلنشینی است. رحمت خدا بر شما برادر! امام رضا نگهدارتون باشه برا ما هم دعا کن. شیرین گفتی شیرین.

&&&&&&&&&&&&&&&&
درود و سلام بر شما /سپاسگزارم جناب سیاهپوش عزیز . من هم به نوبه خود حضور شما را در این سایت گرامی میدارم و امیدوارم حضوری مستدام و مثمر داشته باشید . زنده باشید و سرافراز .
امیر سیاهپوش
1391/7/3 در ساعت : 11:6:59
پیشنهادات جناب دکتر شیخ الاسلامی دقیقه به نظرم این شعر عالی با دقت در نظرات خوب ایشون بی نقص میشه.
البته در این خصوص که فرمودند از یه جایی به بعد احساسی شد جای بحث جدی است. شعر بی احساس معنی نداره.
با پوزش
مصطفی معارف
1391/7/3 در ساعت : 20:21:42
خوشا بحالتون با این حالتون .
دستی هم از این افتادگان بگیرید .
التماس دعا

&&&&&&&&&&&&
سپاسگزارم جناب معارف عزیز و گرامی / زنده باشید یاحق
مژده ژیان
1391/7/3 در ساعت : 20:52:27
درود استاد سخن
مثل هميشه زيبا و خواندني بود قلم مهرتان

در پناه حق

%%%%%%%%%%%%
سپاسگزارم نظر لطف سرکار عالی را . درود بر شما
علی شرفی
1391/7/3 در ساعت : 23:6:8
سلام استاد عزيز خيلي لذت بردم هرچند سروده هاي شما نياز به تعريف ما ندارد

%%%%%%%%%%%%%%%
سلام و درود دوست عزیز . نظر لطفتان را سپاسگزارم . زنده باشید
محمد حسین انصاری نژاد
1391/7/5 در ساعت : 20:1:48
سلام استاد

خيلي زيباسروده ايد.دست مريزاد.
%%%%%%%%%%%%%%%%
سلام جناب انصاری نژاد غزیز و گرامی / سپاسگزارم
حمید خصلتی
1391/7/6 در ساعت : 20:32:22
خصوصی :
جناب حاج محمدی عزیز.شعر شما در بخش نقد سایت قرار گرفته است.نقدی هم از اینجانب بر شعرتان خواهد بود..
بخش نقد فقط به واکاوی و نقد تخصیی شعر خواهد پرداختو امید اینست که نظرات دوستان از تعارف وتکلف فاصله گرفته وبه سمت پیشرفت شعر وآستانه تحمل نقد همه ی ما حرکت کند.امیدواریم از نقد های شما عزیز هم در روزهای آینده استفاده ببریم
&&&&&&&&&&&
کاری بس ارجمند انجام داده اید دوست عزیز جناب خصلتی هم برای این بنده که سراینده ی این شعر هستم و هم برای دیگر دوستانی که نقد شما و دیگر دوستان عزیز را خواهند خواند مفید است . بنده با جان و دل از این کار استقبال می کنم
سحر دگلی (آریایی)
1391/7/6 در ساعت : 23:3:27
سلام و عرض ادب جناب حاج محمدی عزیز
بی نهایت زیباست این وصف عاشقی ناب
از قسمت نقد دوستان هم استفاده بردم
درود بر شما بزرگوار
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
&&&&&&&&&&&&
سلام و درود بر شما / بسیار سپاسگزارم . زنده باشید / یا حق
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/7 در ساعت : 12:18:33
سلام
نقد های دوستان را خواندم . دقت نظر اقای خصلتی برایم جالب بود . آقای سیاهپوش التفات به نظرات بنده داشتند فقط خواستم عرض کنم که منظور بنده از احساسی شدن نوعی شتابزدگی و ذوق زدگی ست . شایدباید می نوشتم احساساتی نه احساسی . چون همه ی شعر شما از سر احساس بود . و نظر اقای سیاهپوش را صد در صد قبول دارم که شعر بی احساس نمی شود .
موفق باشید
%%%%%%%%%%%%
سلام جناب دکتر شیخ الاسلامی عزیز / نخستین نقد کارشناسانه و محققانه را شما افتخار دادید بر این سروده نوشتید و خوشبختانه بعد از آن دوست عزیز جناب خصلتی افتخار دادند و در بخش نقد اسلایدهای سایت نقدی نوشتند که همانگونه که فرموده اید با دقت نظر بود نقد ایشان . خوب خوشبختانه با این نقد ها مختصر تغییراتی داده شد . مخصوصا در یک مصرع ترجیح دادم پیشنهاد حضرت عالی را بکار ببندم . البته هنوز هم باید روی این سروده کار شود . منتظر نظرات ارزشمند دیگر دوستان هم هستم . زنده باشید دکتر جان .
ابراهیم حاج محمدی
1391/7/8 در ساعت : 19:19:50
از همه ی دوستانی که به نقد این سروده همت گماشتند و با این کار سروده ی این کمترین را قابل وارسی و نقادی دانستند صمیمانه تشکر می کنم . و نقد دوستان عزیز خصلتی و دکتر شیخ الاسلامی و جناب استاد خوش عمل کاملا منصفانه بود و منجر به اعمال تغییراتی در بعضی مصاریع گردید و از این بابت باید سپاسگزار این عزیزان باشم .
عباس خوش عمل کاشانی
1391/7/9 در ساعت : 12:15:26
درود بر استاد سخن و اسوه ی اخلاق شاعری.اگر برخی دوستان جوان سرسوزنی از منش جوانمردانه و اخلاق حکیمانه ی شما را داشتند بیش از هرچیز درهای موفقیت به روی خودشان گشوده می شد و مدارج ترقی را می پیمودند.
%%%%%%%%%%
درود بر استاد عزيز جناب خوش عمل . اثرات همنشيني با فاضل ارجمندي چون شماست وگرنه من همان خاكم كه هستم . زنده باشيد و پايدار .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/7/9 در ساعت : 20:10:36
من مانده ام در شگفتی ، از آن همه پر کشیدن
این جا و آن جا و هر جا ، غرق تماشا کبوتر
سلام و عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار جناب حاج محمدی عزیز ،
دست مریزاد ، از این غزل شیرین ، شور آفرین و دلنشین لذت بسیار بردم ، شاعرانگیتان مستدام
%%%%%%%%
سلام استاد عزيز جناب دكتر روحاني . اتفاقا ديشب كه با استاد خوش عمل به صورت ژيامكي ارتباط داشتم ذكر خير شما شد و دلتنگتان بوديم كه مدني است از شما بي خبريم . خوشحالم كه باز چشممان به جمال منورتان در فضاي مجازي منور شد اميد كه در فضاي حقيقي هم اين سعادت نصيبمان گردد . بسيار سپاسگزار و متشكرم نظر لطفتان را . زنده و پايدار باشيد . يا حق
احمد خدادادی دهکردی
1394/4/9 در ساعت : 2:22:31
احسنت خیلی زیبا بود
بازدید امروز : 33,460 | بازدید دیروز : 16,797 | بازدید کل : 152,482,256
logo-samandehi