
جایزه ی نوبل ادبی نمی بریم....🕊
عباس خوش عمل
همراه با دوستان لحمک لحمی دوران جوانی ام یوسفعلی میرشکاک-روانشاد احمد عزیزی-روانشاد حسین آهی و چندتن دیگر شرفیاب محضر استاد شفیعی کدکنی بودیم.شعرهایمان را که خواندیم استاد به مناسبتی بحث جایزه ی نوبل ادبی را پیش کشید و از جمله فرمود:
ـ ادبیات فارسی نه تنها مادر که پدر ادبیات عرب و ترک است ؛ اما عربها و ترکها موفق شده اند جایزه ی نوبل ادبی را ببرند و ما همچنان حسرت به دل این جایزه ایم.
بعد رو به ما کرد و افزود:
ـ دو دلیل عمده وجود دارد که نمی گذارد به نوبل ادبی دست یابیم؛یکی نشناختن حق پیشکسوتی پیشکسوتانمان است.این حق مسلم را نادیده می گیریم.جزو حقوق الناس است ؛ اما اعتنایی به آن نمی کنیم.وجود پیشکسوتانمان و آثارشان نعمت الهی است ؛ کفران نعمت می کنیم.بین طبعمان با دلمان پیوندی نیست.بمثابه ی نوازنده ای چیره دستیم که بین سرپنجه های طلایی با دلش پیوندی نیست.
اگر بین ما و پیشکسوتی شکرآب شود،چه حق با ما باشد و چه نباشد در خطاب ، اول او را از مقام استادی خلع می کنیم و جناب خطابش می کنیم.کدورت که فزونی گرفت در خطاب ، لفظ جناب هم به آقا تنزل می یابد.نقار بیشتر که شد در خطاب ، آقا را هم از جلو اسم پیشکسوتمان بر می داریم.
مسأله ی دیگر که مانع دستیابی مان به نوبل ادبی است این است که حد و اندازه های خود را نمی شناسیم.گرم هستیم اما ادعای کیلویی می کنیم.در انجمن ها یا مطبوعات می کوشیم خود را شانه به شانه ی دود چراغ خورده ها معرفی کنیم.به حق خودمان قانع نیستیم.اینها همه مانع بروز استعدادهای شگرف و شگفت می شود.مانع پیشرفت می شود.مانع آفرینش های اعجاب انگیز جهانی می شود.....بعد لبخندی زد و فرمود:
از ماها که آبی گرم نشد ؛ خدا کند از نسل شمایان آبی گرم شود که در این خصوص نمی توانم خوش بین باشم.
.نقل خاطرات ، تنها با ارجاع به سایت شاعران پارسی زبان و ذکر منبع مجاز می باشد
تاریخ ارسال :
1399/5/28 در ساعت : 1:39:51
تعداد مشاهده :
643