ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
سلام - عیدشما پرنور - ممنون ازنظرتان - ولی مصرع حوض به این راحتی ، کجاش سخت دروزن نشسته لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«خورشید در زندان»
«خورشید در زندان»
 
در شهر، هر آیینه ای را کور کردند
خورشید را از چشم مردم، دور کردند
 
رنگین کمان را خاک پاشیدند و مارا
در پیروی از جغدها مجبور کردند
 
گفتند باید کورباشید و نفهمید
با تکیه بر شمشیرهاشان، زور کردند
 
آغا محمد خان شدند، انبوهی از رنج!
در این هزاره، چشم هارا کور کردند
 
خورشید را حبس ابد دادند این قوم
اندیشه ها را بی نصیب از نور کردند
 
بستند درها را به روی مردم شهر
رفتارهایی این چنین ناجور کردند
 
مارا به جرم عاشقی در خانه ی خود  
همداستان با دار با منصور کردند
 
آتش زدند ازعمد تاکستان مان را
یک شهر را بی بهره از انگور کردند
 
انداختند آفت به جان باغ هر روز
عمری، در ختان را  چنین رنجور کردند
 
بال پرستوهای عاشق را شکستند
احساس های ناب را در گور کردند
 
هیزم کشیدند آتشِ ویرانگری را 
مارا جدا از صبح نیشابور کردند!
 
کلمات کلیدی این مطلب :  خورشید ، آیینه ، شمشیر ، آغامحمدخان ، کور ، تاکستان ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1401/6/28 در ساعت : 11:10:23   |  تعداد مشاهده این شعر :  246


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 32,621 | بازدید دیروز : 16,797 | بازدید کل : 152,481,417
logo-samandehi