پِسَرْمْ آمد به گوشم گفت: بابا*
زنی خوشگل برایم دست و پا کن
به او گفتم: پِسَرْمْ ای نور دیده
برایِ پندِ نیکو گوش وا کن
در آیینه ببین رویِ خودت را
وصالِ خوبرویان را رها کن
تماشا کن جمال ِخویشتن را
از این خوشگل پسندیها حیا کن
بروفان از وجودِ خویش بَلْغَم
مُصَفّا باش و حلوا اشتها کن
جمالت کو؟ که خوشگل می پسندی
حنایت کو؟ که می گویی حنا کن
نکو صورت نهای پس کم طمع باش
به یک عفریته حالا اکتفا کن
معافم کن پسر جان، جانِ بابات
تقاضایی چنین را از خدا کن
تقاضایِ تو چون کاریست مشگل
تمنّا این از آن مشگل گشا کن
بِتَپّان تویِ گوشِ خویش در ضمن
عزیزم پنبه از گوشت جدا کن
پسر جان این مَرَض واگیردار است
به دردِ خود مرا کم مبتلا کن
@@@@@@@@@@@@@@
* : هیچ نیازی به اعرابگذاری کلمهی 《پسرم》در مصرع اول و سوم نیست. چرا که از شاعر جماعت انتظار میرود که به راحتی تشخیص دهد که 《مردانت》را در مصرع پایانی این شعر چگونه باید خواند:
مهتری گر به کام شیر در است
شو، خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی
(حنظله بادغیسی)
و یا هر شاعری بدرستی در مییابد که مرحوم زنده یاد اخوان ثالث در شعر 《میراث》با کلمهی 《پدرم》 چه کرده است. لیکن از این جهت که وقتی این سروده را بدون اعراب گذاری برای برخی از اساتید فرستادم بی هیچ تامّلی ایراد وزنی گرفتند!!!! بخاطر دفع و رفع چنین توهّمی و هم از این جهت که بویژه جوانترها دریابند که در سبک خراسانی از این قبیل ظرفیتهای زبانی بخوبی بهرهبرداری میشده است و میشود، علامت گذاری کردم. باستانگرایی و باصطلاح آرکائیک گاه لازم و ضروری مینماید. و الا دوستان و فرهیختگان عزیز بخوبی واقفند که تغییر یکی دو مصرع برای هر شاعری از جمله کمین کار دشواری نیست.
تاریخ ارسال :
1401/6/7 در ساعت : 13:55:47
| تعداد مشاهده این شعر :
427
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.