ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : فیروزه سمیعی
درودتان باد جناب استاد پور حفیظ فرهیخته ی گرامی 🌞 - به دیده ی لطف مهر می خوانید مهربان 🌺🍃🌹🍀    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زنی خوشگل

پِسَرْمْ آمد به گوشم گفت: بابا*
زنی خوشگل برایم دست و پا کن

به او گفتم‌: پِسَرْمْ ای نور دیده
برایِ پندِ نیکو گوش وا کن

در آیینه ببین رویِ خودت را
وصالِ خوبرویان را رها کن

تماشا کن جمال ِخویشتن را
از این خوشگل پسندی‌ها حیا کن

بروفان از وجودِ خویش بَلْغَم
مُصَفّا باش و حلوا اشتها کن

جمالت کو؟ که خوشگل می پسندی
حنایت کو؟ که می گویی حنا کن

نکو صورت نه‌ای پس کم طمع باش
به یک عفریته حالا اکتفا کن

معافم کن پسر جان، جانِ بابات
تقاضایی چنین را از خدا کن

تقاضایِ تو چون کاری‌ست مشگل
تمنّا این از آن مشگل گشا کن

بِتَپّان تویِ گوشِ خویش در ضمن
عزیزم پنبه از گوشت جدا کن

پسر جان این مَرَض واگیردار است
به دردِ خود مرا کم مبتلا کن

@@@@@@@@@@@@@@

* : هیچ نیازی به اعرابگذاری کلمه‌ی 《پسرم》در مصرع اول و سوم نیست. چرا که از شاعر جماعت انتظار می‌رود که به راحتی تشخیص دهد که 《مردانت》را در مصرع پایانی این شعر چگونه باید خواند:
مهتری گر به کام شیر در است
شو، خطر کن ز کام شیر بجوی

یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی
(حنظله بادغیسی)
و یا هر شاعری بدرستی در می‌یابد که مرحوم زنده‌ یاد اخوان ثالث در شعر 《میراث》با کلمه‌ی 《پدرم》 چه کرده است. لیکن از این جهت که وقتی این سروده را بدون اعراب گذاری برای برخی از اساتید فرستادم بی هیچ تامّلی ایراد وزنی گرفتند!!!! بخاطر دفع و رفع چنین توهّمی و هم از این جهت که بویژه جوانتر‌ها دریابند که در سبک خراسانی از این قبیل ظرفیت‌های زبانی بخوبی بهره‌برداری می‌شده است و می‌شود، علامت گذاری کردم. باستان‌گرایی و باصطلاح آرکائیک گاه لازم و ضروری می‌نماید. و الا دوستان و فرهیختگان عزیز بخوبی واقفند که تغییر یکی دو مصرع برای هر شاعری از جمله کمین کار دشواری نیست.

کلمات کلیدی این مطلب :  پسر ، بابا ، زنی خوشگل ، آیینه ، خوبرویان ، خوشگل پسندی ، بلغم ، حلوا ، واگیردار ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1401/6/7 در ساعت : 13:55:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  427


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 22,720 | بازدید دیروز : 32,944 | بازدید کل : 154,187,556
logo-samandehi