ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
سلام - عیدشما پرنور - ممنون ازنظرتان - ولی مصرع حوض به این راحتی ، کجاش سخت دروزن نشسته لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
واقعا حیف این مفاهیم زیبا و دلنشین که نه کاملا موزون شود و نه سپید باشد - مثلا در بیت دوم: حوض سی   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما ، بسیار عالی بود و البته ای کاش - فقط این مصرع افسوس درین سیطره بیکار نگردی - روشن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : عباس خوش عمل کاشانی
با درود.به عنوان یکی از مدیران ارشد «سایت بین المللی شاعران پارسی زبان» به شما خوشامد می گویم. - «   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : سید محمدرضا لاهیجی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : عباس خوش عمل کاشانی
در این رباعی به یک اشکال بارز برخوردم و آن هم تنافر لفظی در مصراع سوم است.کنار هم قرار گرفتن «چو» و    ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کی جفا بکنم؟

چگونه مگر می‌توانمت ای آن که جمله منی من، رها بکنم
چگونه فرو می‌رود به کتم این که راه خود از تو جدا بکنم

توئی تو مگر نه همان که منی من عزیز دلم؟ پس بگو که مگر؟
شود بزنم قید خویش و سپس بر کسی به جزت اکتفا بکنم

زبانم لال_ ای تمام وجودم که بی تو نماند اثر از من_
بگیردت از من اگر که خدا کام خود به چه آیا روا بکنم

اگر تو نباشی که من بشوم جان فدای تو هر لحظه‌ی عمرم
بریزم چه خاکی بسر به چه این درد خود مگر آیا دوا بکنم؟

چه آوَرَدَم رو اگر تو نباشی مگر بجز از روزگار سیاه
به غیر تو آیا دمی بسزد مثل آئینه‌ها اعتنا بکنم؟

شمیم تو در کوچه پیچد اگر می‌کنم بخدا دست و پا را گم
بیا تا گم دست و پا و برایت حکایت از این ماجرا بکنم

چرا باید غیر تو بر من وا کند آغوش ای سراپا گل
که از دستم برنمی‌آید غیر آغوشت اشتها بکنم

نهان از من می‌کنی ابرو زیر گیسویت ترست‌است از این
اشاراتش را مبادا من بر کس و ناکس بر ملا بکنم؟

نبینی از من جفا هرگز نازنین آنی خاطرم جمع است
وفاداری می‌پسندد تا دلبرم از من کی جفا بکنم؟

طمع دارم حظ بَرم حظ از شوخی چشمت آن به آن جانا
تمنّامندم که با چشمت صبح و شب جانانه صفا بکنم

کلمات کلیدی این مطلب :  جفا ، آیینه ، دوا ، اعتنا ، اشتها ، ماجرا ، برملا ، صفا ، ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1401/6/24 در ساعت : 17:45:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  132


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,740 | بازدید دیروز : 16,464 | بازدید کل : 150,686,223
logo-samandehi