بچه می خواهم ولیکن همسر و همخانه را نه
شمع را می خواهم و بی تابی پروانه را نه
من همینم، در مرامم باغ گل بی باغبان است
باده را می خواهم اما ساقی میخانه را نه
گفته بود آخر چگونه می شود؟! گفتم که عمری
خورده ام سیبِ درخت اما درخت و دانه را نه
رود اگر بودم سراغ چشمه ها می رفتم اما
در بیابان آب را می خواهم و پیمانه را نه
بچه و یارانه را افسانه می دانم اگرچه
ارث خود می بخشم اما قسمت یارانه را نه
گفته بودم با پریشان خاطری سامان بگیرم
مو بیفشان، هر چه می خواهی بیاور، شانه را نه
به چه سیمایی چه گیسویی، غلط کردم که گفتم
بچه میخواهم ولیکن همسر و همخانه را نه
تاریخ ارسال :
1401/11/17 در ساعت : 22:40:8
| تعداد مشاهده این شعر :
153
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.