«جز گل مریم نداشتم»
آن روزها که غیر تو همدم نداشتم
یک ذره، زیر سایه ی تو، کم نداشتم
در رنگ و بوی پیرهنت، محو می شدم
ناساز بود اگر چه جهان، غم نداشتم!
از قحطسال عاطفه، حرفی نبود هیچ
باران گیسوان تو را کم نداشتم!
آباد بود، ارگ دلم با تو سال ها
در هیچ شعر، قافیه ی بم نداشتم
شعری زلال بود در آن وقت حال مان
در فهمِ عشق، نکته ی مبهم نداشتم!
در منظرِ نگاهِ من آیینه بود و آب
جز مهربانِ چشم تو، مَحرَم نداشتم
اردیبهشت بود برایم تمام سال
ماهی، به رنگ و نام مُحرّم نداشتم!
هر زخم را، نوازش دستت بسنده بود
آن روزها، نیاز به مرهم نداشتم!
از آبشار مهر تو، لبریز می شدم
دل در هوای چشمه ی زمزم نداشتم
گُُم بود اگر چه شهر، در انبوه باغ ها
اندیشه ای به جز گل مریم نداشتم!
تاریخ ارسال :
1402/6/4 در ساعت : 15:52:25
| تعداد مشاهده این شعر :
129
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.