ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : فیروزه سمیعی
درودتان باد جناب استاد پور حفیظ فرهیخته ی گرامی 🌞 - به دیده ی لطف مهر می خوانید مهربان 🌺🍃🌹🍀    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هنر حقیقی
بی صفت هایی که نه غزّه، نه لبنان می کنند
واقعاً جان را فدایِ خاکِ ایران می کنند؟
تا که سیل و زلزله، یا هر بلایی می رسد
سویِ استانبول سفر، یا قصدِ آلمان می کنند
در رقابت رفته و، هر لحظه رنگی می زنند
 در سرِ پیری، هوایِ کودکستان می کنند
مو و روها آن چنان کرده بَزَک،با صد ادا
خاره سنگی را مثالِ، دُرِّ غلطان می کنند
گر که ناراحت شده، از عضوی از اعضایِ خود
چهره را کوبیده و، از ریشه بنیان می کنند
هر چه را باشد خلافِ، مِیلشان کوبیده اند
هر چه می خواهند را،آباد و ویران می کنند
این سفرهای توریستی،عیب و عار و ننگ نیست
هر زیارت را عَلَم کرده، وَ جریان می کنند
هر فضاحت می کنند،عیبی ندارد،بی بهاست
یاری بر هر مُسلمی را، عیب و نقصان می کنند
دشمنانِ دین که، وجدان داشته، آزاده اند
جرمِ اسرائیل را، محکوم و اعلان می کنند
واقعاً چه می توان گفتا، به این قومِ شقی
ظلمِ ظالم را چه راحت، حذف و کتمان می کنند
در دمِ خوف وخطر، مردِ عمل آید به کار
آن شجاعانی که جان ،تقدیمِ جانان می کنند
بارها در معرکه سنجیده گشته این نفاق
کلِّ خلقی را، به طفلِ خویش ،قربان می کنند
گفتن آسان است امّا، یاورانِ بی ریا
وقت حاجت، هر چه را دارند، احسان می کنند
کشورِ ایران، بُوَد مجموعِ اقوام و ملل
جملگی جان را فدایِ عهد و پیمان می کنند
هر کجا مظلوم، تحتِ ظلمِ ظالم بوده است
بی مهابا یاری اش، با جان و ایمان می کنند
هر که در ایرانِ ما که، گردیده فخر سرزمین
دوستش دارند و، نامش را نمایان می کنند
این هنر نَبوَد بخندی دائماً، بر هر چه هست
چون هنرمندان نیکو، فکرِ گریان می کنند
این هنر را هدیه کرده حق، که در راهش رَوی
حیف باشد اینکه آن را، خرجِ بُطلان می کنند
نامدار اَر گشته اند، مسئولیت سنگین تر است
یک نِگاشان، کارِ صدها طیف و جریان می کنند
اُسوه باید بود، در هر خیر و تقوا و سخن
خالصان را هر زمان،الگوی انسان می کنند
شُهره گشتن در تبهکاری و، در وارستگی
خط باریکی میانِ، عبد و شیطان می کنند
کلمات کلیدی این مطلب :  هنرمند واقعی ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1402/7/12 در ساعت : 23:24:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  78


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 41,232 | بازدید دیروز : 32,668 | بازدید کل : 154,142,371
logo-samandehi