ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : فیروزه سمیعی
درودتان باد جناب استاد پور حفیظ فرهیخته ی گرامی 🌞 - به دیده ی لطف مهر می خوانید مهربان 🌺🍃🌹🍀    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در شور خانه صاحب امضا شد تورم
یک دل نه صد دل عاشق ما شد تورم
از پشت هر گمگشته پیدا شد تورم
با کشتی نوح از جهان در رفته بودیم
تا بی نهایت موج و دریا شد تورم
در بینی قارون پشه هنگام چرخش
همزاد او را دید ورسوا شد تورم
یونس که در بطن نهنگ افتاد گفته
کاش وچرا و وای و اما شد تورم
رفتیم وخود را غرق درامواج کردیم
چوبی به دریا خورد و موسی شد تورم
ماپطرس انگشت در سوراخ کرده
هم خانه با تصمیم کبری شد تورم
وقتی که از اجبارهایش کوچ کردیم
سیلاب شد اطراف ما پا شد تورم
درکیسه و صندوق و در سوراخ سوزن
مثل شتر از کینه پر، جا شد تورم
ان گاو نر که صاحبش مرد کهن بود
چون داد نه من شیر، رسوا شد تورم
با پنبه یا چاقو ندارد فرق وقتی
درسر بریدن فول و اوستا شد تورم
ذکر تمام مرد و زن هرجا که هستیم
حتی زمان تب و اغما ، شد تورم
ترسیده از بازار و پاساژ و مغازه
با اب و نان ،در خانه پیدا شد تورم
فکر سفر از کله های ما فراری
اهریمن هر خواب و رویا شد تورم
یخچالهای خالی و دلهای خسته
خالی حساب ما و دارا شد تورم
حرف و سخنرانی و قمپزها فراوان
از جنگ شد اغاز و حالا شد تورم
ما در قرنطینه و درها بسته بودند
احوال ما را باز جویا شد تورم
درخانه های بیس سی متری دلگیر
ازچارسمت و شش جهت جاشد تورم
باخرت و پرت خانه هامان مهربانیم
چون بهترین استاد اینجا شد تورم
از پیشرفت و از رفاه ما که گفتند
دیدیم در اخبار معنا شد تورم
چندین هزاران سال تاریخ و تمدن
از یاد رفت و حاجی اقا شد تورم
قبلا اگر یک ذره دین ومذهبی داشت
حالا ندارد چونکه ترسا شد تورم
یادش بخیر انروزها که اتیکت بود
رویش به روی ما ولی وا شد تورم
مامثل توپ بین دو تا تیم زخمی
گل با چپ پای سوباسا شد تورم
صبر و قناعت هر چه ما کردیم افسوس
هرلحظه چون غول و هیولا شد تورم
یلدا و عید و باغ و تفریح و تفرج
از یاد رفت و دولا پهنا شد تورم
بر روی کوه ارزوهای سه تا نسل
در پیش پای عده ای پا شد تورم
با چاکران و مخلصان و پیش مرگان
دست به سینه بود و دولا شد تورم
وقتی که شد باطل سجلد ما رسید و
در شورخانه صاحب امضا شد تورم
از ان برای زندگی گیریم اجازه
چون حضرت والا و عظما شد تورم.
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ، ترانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1402/5/5 در ساعت : 4:21:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1045


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 17,644 | بازدید دیروز : 32,944 | بازدید کل : 154,182,480
logo-samandehi