ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود

Share

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در هفته‌ای که در تقویم رسمی کشور به نام «کتاب» نامگذاری شده، حادثه تلخ آتش‌سوزی کتابخانه عمومی «تفکر» شهرستان شهریار که به دست عوامل آشوبگر و با سوء استفاده از اعتراضات مسالمت‌آمیز مردمی به اصلاح قیمت بنزین صورت گرفته بود، کام اهالی فرهنگ و علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی را تلخ کرد.

متأسفانه در این اقدام ضد فرهنگی که با واکنش گسترده اهالی فرهنگ و ادب همراه بود، با وارد شدن خسارت تقریبی ۲۰ میلیارد ریالی به این کتابخانه، چیزی حدود ۱۳۰۰۰ جلد کتاب در آتش سوخت و ساختمان کتابخانه به طوری که غیر قابل استفاده شد.

اما پس از گذشت حدود یک هفته از به آتش کشیده شدن کتابخانه عمومی «تفکر»، واکنش فرهنگ دوستان و علاقه‌مندان به کتاب به این اتفاق، همچنان ادامه دارد.

 

رضا اسماعیلی، از شاعران شناخته شده کشور در این باره گفت: «شنیدم که کتابخانه "تفکر" شهریار به بهانه اعتراض به افزایس قیمت بنزین طعمه آتش شده و همه کتاب های آن سوخته است. شنیدن خبر کتاب سوزی در عصر علم و تکنولوژی، خبر هولناکی است. دست زدن به چنین اقدامی با هیچ منطقی سازگار نیست. اگر بخواهیم به بهانه افزایش قیمت اجناس دست به اقدامات اعتراضی از این جنس - کتاب سوزی - بزنیم، پس فرق ما با انسان های جهل آیین و خردستیز قرون وسطی و... چیست؟   فکر نمی کنم هیچ انسان منصفی با چنین اقدامی به بهانه اعتراض موافق باشد.

بله، اعتراض مدنی در یک جامعه مردم سالار حق طبیعی و بدیهی هر شهروندی است، ولی ایجاد ناامنی فرهنگی و کتاب سوزی، اقدامی جاهلانه و ضد انسانی است که هیچ دستاورد مثبتی برای جامعه ما ندارد.  کسانی که دست به اقدامات هولناک و فاجعه باری از این دست می زنند، خوب است روبروی آیینه بایستند و با زمزمه بیت زیر از مولانا بیدل به دنبال انسانیت گمشده خویش بگردند: بوی جان در ظلمتستان بدن گم کرده ام/ آه از آن یوسف که من در پیرهن گم کرده ام!»

 

همچنین مصطفی محدثی خراسانی، از دیگر شاعران مطرح کشور در این باره عنوان می‌کند: «ترکیب نامیمون کتابسوزی در اولین تداعی، توحش چنگیزی را به یاد می آورد وسپس اندوهی سهمگین و ژرف برجان آدمی آوار می شود، کتابسوزی، تلاش در محو و نابودی شیرازه هستی و بنیان انسانیت است. آنکه کتاب می سوزاند ناخود آگاه کمر به زدن ریشه های خودش کرده است ودرواقع بدترین نوع خودسوزی را مرتکب شده است.»

 

ابراهیم حسن بیگی از نویسندگان شناخته شده کشور نیز از کتاب سوزی  به عنوان اتفاقی ناگوار یاد کرد و گفت: چنین اتفاقی از گذشته در حافظه تاریخی ما مانده است. از کتاب سوزی اسکندر تا حمله مغول و این آخری  حمله ای زشت و نابخردانه به کتابخانه تدبر شهریار.


این اتفاق تلخ در میان کاربران فضای مجازی نیز با واکنش‌های گسترده‌ای روبه‌رو بوده و افراد بسیاری نظرات خود را پس از انتشار این خبر در پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، مطرح کردند که در ادامه به برخی از این نظرات نیز اشاره می‌کنیم.

کاربری با عنوان «مستشار نظامی» با درج نظر خود بر این خبر با عنوان «آتش در گلستان»، نوشت: «کتابها بوستان های دانشمندانند، این را مولای متقیان امام علی(ع) فرموده است، پس کتابخانه همچون گلستانی ست که اهل علم و ادب در آن به تفرج می پردازند، هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار، ایام شادی اهل معرفت و ادب است، روزهایی که در آنها تکریم اهل ادب و اهل کتاب با اهدای شاخه ای گل و یا کتابی به کتابخانه، می تواند عرق خدمت عاشقانه را از جبینشان پاک کند، گاه حتی گفتن یک خدا قوت و یا همان تداوم حضور ما در کتابخانه آنها را در ادامه این مسیر استوارتر خواهد کرد، از این دست قدردانی ها در میان مردم فهیم و بافرهنگ ما فراوان است، مردمی که از دیرباز طاقچه خانه ها و گنجه مادربزرگ هایشان خانه کتاب بوده است، کتابخانه را خانه دوم خود می دانند. حاشا که این عاشقان کتاب، این وارثان فردوسی و حافظ و سعدی، این شیفتگان شعر و ادب، بر خانه خود، بر کتابخانه، آتش بیفکنند، محال است، شک ندارم که این آتش را مردم خوب هم وطن ما نیفروخته اند و می دانم که همین مردم، در پاسخ آتش افروزان بار دیگر کتابخانه را گلستان خواهند کرد، مطمئنم که اهالی آن حوالی و همه عاشقان کتاب هر یک به سهم خود با اهدا یک شاخه گل یا یک جلد کتاب، خیلی زود داغ این آتش را به نسیم دل انگیز گلستان بدل خواهند کرد.»

کاربر دیگری نیز در این باره نوشت: «خبر دردناک به آتش کشیدن کتابخانه توسط جیره خواران زبون و وابسته به بیگانه جگر ما را هم سوزاند. معلوم نیست چه نسبتی با آتش دارند. خدا دنیا و آخرتشان را به آتش بکشد انشاءالله. کتابخانه تفکر  مثل روز اول و حتی با همتی که مسئولین دلسوز نهاد کتابخانه ها دارند بهتر از روز اول افتتاح خواهد شد و روسیاهی برای کینه توزان خواهند ماند، انشاءالله

یک کاربر دیگر نیز نوشت: «دوران مغول و ایلخانان و حمله های وحشیانه شان، قتل و غارت هایشان، به آتش کشیدن کتابخانه ها و وحشی گری هایشان را نه فقط در کتاب های تاریخ خواندیم؛   بلکه این روزها با چشم خود از طرف نوادگان و بازماندگانشان دیدیم.»

کاربر دیگری که از همکاران کتابدار در کتابخانه‌های عمومی کشور بوده نیز نوشته: «سلام بر کتاب، سلام بر کتابخانه و سلام بر کتابدار زحمت کش و بی ادعای کتابخانه شهریار تهران. جای بسی تاسف است که در هفته کتاب چنین خبر ناراحت کننده ای را دریافت کردیم. کتابخانه مقدس ترین نهاد فرهنگی ومردمی است. چنین بی احترامی فقط از ناحیه افراد بی فرهنگ و جاهل صورت می گیرد. امیدواریم مسببین چنین اقدام وحشیانه ای در اسرع وقت به سزای خود برسند. ازطرف همکاران کتابدار.»

کتابدار دیگری نیز در این باره نوشت: «افسوس؛ با دیدن این عکسها اشک در چشمانم جاری شد. فقط یک کتابدار می تواند عمق درد این عکسها را درک کند... التماس تفکر»

کاربر دیگری نیز درباره خبر منتشر شده از این حادثه نوشت: «باید می نوشتید در آتش جهالت سوخت؛ کینه آنها از سر جهل و بی معرفتی و آشنا نبودن با ایران اسلامی است؛ کینه آنان از تعصب بر شنیده ها و دانسته های غلط شان است»

همچنین کاربر دیگری مسببان این اتفاق تلخ را مغول های عصر جدید، نامید و نوشت: «واقعا متاسف شدیم دقیقا یاد قوم مغول افتادم چقدر دردناک»

تاریخ ارسال خبر :   1398/9/3 در ساعت : 19:20:4       تعداد مشاهده این خبر : 267




خدابخش صفادل  1398/9/3 در ساعت : 21:8:11
درود
راستش می خواستم چیزی ننویسم ولی یک جورایی نتوانستم خاموش بمانم. من تاجایی که خودم را می شناسم آدم میانه رو و اهل تسامح و مدارا هستم. با هرچیزی که رنگ و بوی خشونت داشته باشد میانه ای ندارم. خشونت ها بر خاسته از خشونت است. خشونت مانند طاعون و وباست. دامن همه را می گیرد. آن گونه نیست که وبا و طاعون برخی را ازپای درآورد و برخی جان سالم درببرند. هرکس که در تیر رسش قراربگیرد نابود می کند. مؤمن و غیرمؤن و بی گناه و گناهکار هم سرش نمی شود. خشونت هم همین قاعده را دارد خشونت با خشونت همنشینی دارد. باید دنبال ریشه های خشونت بگردیم. کسی که از خشونت، ناهجاری، بی انصافی، اتفاق ناگوار، توحش، نامردمی و... سخن می گوید، شایسته است با خودش و مردمش صادق باشد، خودش را سانسور نکند، واقعیات را کامل بگوید. یک مثال بزنم: در همین متن و نظر دوستان در باره کتابسوزی، که من هم این رفتار زشت یعنی آتش زدن مکان ها به ویژه کتابخانه را محکوم می کنم، از کتابسوزی اسکندر و مغول و دیگران گفتند، برای محکوم کردن خشونت و جهل و کتابسوزی، دست به دامن خشونت شدند، فحش دادند و نفرین هم کردند، شعار دادند حرف های کلیشه ای گفتند. اما به کتابسوزی مسلمانان و اعراب در یورش آن ها به ایران هیچ اشاره ای نکردند، چرا؟ چون نخواستند همه چیزرا بگویند تنها بخش هایی را گفتند که ضرری نداشته باشد. اسکندر و مغول را مثال زدند ولی اصل کاری را نگفتند. خوب مخاطب به این سخنان اعتمادی ندارد و این سخنان تاثیرگذارنیست. انگار یک چیزی به حسب سفارش گفته اند. ببخشید.

بازدید امروز : 9,041 | بازدید دیروز : 20,104 | بازدید کل : 124,251,188
logo-samandehi