سلام دوست عزيزم
گاهي اين بيت را كه فرموده ايد:
بيا لحظه اي از غمت را علي جان
بـده تـا در آغـوش دل گــيــرم آقـا
در خلوتم زمزمه مي كنم و لازم مي بينم كه باز هم بابت آن تشكر كنم.
گمان من اين است كه در پس زمينهء بيت يادشده خلوص ويژه اي وجود داشته است كه آن را اين گونه به جان مي نشاند.
غزل اخيرتان نيز طبق معمول زيباست اما اگر اجازه دهيد بايد عرض كنم كه در صورتي كه صلاح بدانيد و نسبت به كلمهء شمشير بازنگري فرماييد به ژرفا و استحكام غزلتان خواهيد افزود زيرا همان گونه كه احتمالا خود بهتر واقفيد، حضرت (روحي فداه) با شمشير ظهور نخواهند كرد بلكه قيامشان همراه با استفادهء ناگزير از اسلحه هاي مدرن خواهد بود، نه شمشير.
البته مي دانم كه شايد شمشير در شعر شما نماد باشد نه مصداق.
خداوند يار و نگهدارتان باد.
....................
سلام برادر بزرگوار
از ابراز احساسات شما سیاسگزارم من واژه ها را با وسواس خاصی انتخاب می کنم " شمشیر " سمبل مبارزه است .