«عاشقانه ترین انتخاب»
تو آمدی که مگر شعر ناب من باشی
در آن سیاهی شب آفتاب من باشی
در آن هوای زمستانی آمدی ناگاه
که مرهمی به غم بی حساب من باشی
به وقت بستنِ میخانه ها، رسیدی تا
در آن خماریِ ممتد، شراب من باشی !
تو آمدی که در آن روزهای دلتنگی
مگر مواظب حال خراب من باشی
هزار پرسش ناگفته در گلویم بود
قرار بود بیایی جواب من باشی !
قرار بود به من شوق زندگی بدهی
نه این که باعث رنج و عذاب من باشی
به آسمان به درخت، استغاثه کردم، تا
دعایِ صبحدمِ مستجابِ من باشی
چه شعرها نسرودم برای آمدنت !
که عاشقانه ترین انتخاب من باشی!
به این امید که آرامشی به من بدهی
نه این که خود سبب اضطراب من باشی
امیدواری ام این است، باز برگردی
دراین سیاهی شب آفتاب من باشی
تاریخ ارسال :
1398/12/27 در ساعت : 11:35:17
| تعداد مشاهده این شعر :
539
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.