می شناسم ،می شناسم درد را
ضجّه خامــوش و آه سـرد را
در تَهِ پس کوچه های زندگی
جایگـــاه مــردم ولگــــــرد را
می شـناسم بر تنِ تبــدار شهر
رنگ خاموشِ غبار و گرد را
می شــناسم در خمــار درد ها
نشـــئگان روزگــار گــــرد را
در نقـــاب مــردی و مردانگی
می شــناســم چهــره نامــرد را
میشناسم در شبِ بغض وهراس
گــرگ بالان دیــده شبگــرد را
دیــده ام با دیـــده خــود بـارها
بــرگ ریــزان بهاری زرد را
در قمـــار زنــدگــانی باختــیم
آخریـــن بازی تختــه نــرد را
مریم محبوب
تاریخ ارسال :
1400/2/1 در ساعت : 21:37:52
| تعداد مشاهده این شعر :
303
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.