ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
سلام - عیدشما پرنور - ممنون ازنظرتان - ولی مصرع حوض به این راحتی ، کجاش سخت دروزن نشسته لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
واقعا حیف این مفاهیم زیبا و دلنشین که نه کاملا موزون شود و نه سپید باشد - مثلا در بیت دوم: حوض سی   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«به روي دست پدر»
«به روي دست پدر» 
                                        
...پسر چه صحبتي امروز با پدر دارد
براي تشنگي اش چاره اي مگر دارد؟ 
                     
مرا شبيه كبوتر به روي دست بگير
مگر كه دشمن از اين جنگ دست بردارد
 
مگر يكي هم از اين ها دلش به رحم آيد
مرا به جانب ميدان ببر، اثر دارد! 
 
براي جنگ، به اين جا، بگو نيامده است 
كه با شما سخني چند، مختصر، دارد
 
بگو كه حتم شما مثل من پدر هستيد
براي طفل من اين تشنگي ضرر دارد! 
 
[ براي مادر من هم مباش دل نگران 
اگر چه ناله اش از آسمان گذر دارد] 
 
در آن زمان كه مرا روي دست مي گيري 
فقط خداست كه از حال تو خبر دارد! 
 
به رغم كودكي ام، ليك خوب مي فهمم 
تو را چگونه همين غم شكسته تر دارد
 
مپرس حال كسي را كه در ميانه ي جنگ 
به شانه، مثل تو، قنداقه ي پسر دارد
 
ببين كه حرمله آماده مي كند خود را 
ببين كه نقشه اي انگار زير سر دارد؟! 
 
گلوي تشنه ي من را هدف گرفته مگر 
كه دشمنانه به اين سو، چنين نظر دارد
 
مرا بگير در آغوش خويش پنهان كن 
براي طفل تو اين صحنه ها خطر دارد...
 
             
ببر جنازه ي من را به خيمه ها برسان
رباب از غم من دست بركمر دارد
 
بگو چگونه پذيراي من شدند اين قوم 
كه عمق فاجعه را آسمان خبر دارد!
کلمات کلیدی این مطلب :  پدر ، تشنگی ، میدان ، طفل ، حرمله ، خیمه ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1401/5/10 در ساعت : 17:44:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  254


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 3,462 | بازدید دیروز : 28,773 | بازدید کل : 152,154,866
logo-samandehi