ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : فیروزه سمیعی
درودتان باد جناب استاد پور حفیظ فرهیخته ی گرامی 🌞 - به دیده ی لطف مهر می خوانید مهربان 🌺🍃🌹🍀    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
درودها بانوی فرهنگ و ادب استاد سمیعی⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩⁦🙏🏻⁩🌹🌹🌹🌹 - بسیار زیبا می‌سرایید و مخاط   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حفیظ ( بستا) پورحفیظ
بانو جاویدنیا درودها!🌹🌹🌹🌹 - بسیارزیبا ودلنشین بود،تقریبن غزل عاشقانه درحرمش ازاین حقیر هم همچن   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - واقعا تا گفتن شعر سپیدی اینچنین - رگ به رگ می گردد آدم را کمر تا آستین - هرچند    ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما، گاهی فاصله است میان رئالیسم ادبی و دنیای واقعی، شعرتان زیبا بود اما شاید ضروری ترین نیا   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : کریم شاهزاده رحیمی
سلام بر شما - بله اگر از نظر وزنی در نظر بگیرید درو و از باید پشت سر هم و به شکل (دوراز) خونده ب   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : علیرضا حکیم
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : پروین برهان شهرضایی
   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرغ و خروس
عجایب صنعتی دیدم در این دشت"
که مرغی بر خروسی چیره می گشت
فغان میزد که چون کاری نداری
تو باید تخم،جای من گذاری
خروس بینوا با چشم غمبار
به سر میزد به زاری با دلی زار
فغان میزد چرا بیکار و بی عار
گرفتم من زنی از خیل پیکار؟
خلاصه بعد از آن زاریِ بسیار
خروس بینوا مغلوب پیکار...
به زاری رفت او در لانه خود
به پشت پرده ی کاشانه خود
به زور مرغ،جای مرغ،خوابید
به بوی یاری سیمرغ خوابید
گذشت و ساعتی با ناله و زار
زمین و آسمان هم محو پیکار
جهان ناگاه،با صد نعره لرزید
از آن چیزی که در مهد زمین دید
زمین و آسمان فریاد کردند
عجایب صنعتی را یاد کردند
عجایب صنعتی در پشت پرده
خروس آورد یک تخم دو زرده
فغان از مرغ مرد افکن خدایا!
چه کردی با خروس قصه ما؟
خروس قصه ما گر چه گُل کرد
ولی یک پند در ساز و دهل کرد
که عشق و عاشقی بی کار، کشک است
سرانجامش پشیمانی و اشک است
چو بیکاری مکن با مرغ یاری
وگرنه تخم جایش میگذاری
چو کاری یافتی در اوج خانی
بزن یک مرغداری جهانی
کلمات کلیدی این مطلب :  مرغ ، مرغداری ، عجایب ، صنعتی ، خروس ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1401/12/10 در ساعت : 16:59:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  214


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 17,418 | بازدید دیروز : 32,944 | بازدید کل : 154,182,254
logo-samandehi