فقط دل به من بده... (سهیل ساسان)
دستهای مرا که میگیری حس میکنم وجود دارم...
دوست دارم تمام شهر بدانند تو زیبای لحظه های منی...
و دلم میخواهد آنقدر عشقبازی کنم با چشمهایت...
که حتی یادمان برود همه دارند نگاهمان میکنند...
یاد چشمهای تو که می افتم شیشه های دلم بخار میگیرد...
از نفسهایت...
و من تمام راز های با تو بودنم را در تاریکی شبهایم پنهان میکنم...
میدانم...
روزی تو خورشید میشوی و تمام ماه های پشت ابرهای من نمایان خواهد شد...
قسم به آسمانی که شاهد همه شب زنده داری هایم بوده...
در چشمهای تو چیزی جز خودم نمیبینم...
و در نگاه من عشقی غیر از تو نیست...
من با خیال تو باور کرده ام که عشق هست..
و روزی با بودنت این را با همه ی وجود احساس خواهم کرد...
به خیالت به کسی دل میبندم؟؟؟؟؟؟
نه...
من سالهاست به خیالت دل بسته ام...
سهیل ساسان
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/17 در ساعت : 4:2:34
| تعداد مشاهده این شعر :
795
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.