ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دست دوستی

 

خیالت  تخت!

از این  رودخانه که بگذریم

آنطرف منتظرمان است
پلنگی را که مَسکَنش دادیم

برای ضیافت امشب مان

به سیخ دندان کشیده است

گوسفند ممدعلی را

تازه !قرار است

برای فردامان

گاو غلامعلی را گردن ببرد

(یا شاید هم خود غلامعلی را).1

  می بینی همسفر!

پلنگ حیوان بدی نیست

آنقدر ها که مردم کوهستان می گویند.!

فقط کافیست

بسوی طبیعت دراز کنی

دستت را

به نشانه ی دوستی!

(این را شکاربانان به هم می گفتند.)

بخواب پسرم.بخواب گریه نکن!

شاید فردا

دوباره گاو نحیف مان زائید.

(غلامعلی:پیرمرد روستایی که دریکی از جنگل های گلستان مورد حمله ی پلنگ قرار گرفت و جان باخت)

کلمات کلیدی این مطلب :  طبیعت.دوستی.مردم کوهستان. ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/21 در ساعت : 17:55:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  979


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1392/5/22 در ساعت : 8:50:39
كار شما را خواندم

البته جاي نقد بسيار دارد
اينكه شعر از عينيت برخوردار است و مخاطب را همراه خود مي برد شكي نيست ولي جاي نقد نظر هست .

باشد به بعد
كار خوب شما را خواندم

موفق باشيد
احمد سوسرایی
1392/5/22 در ساعت : 20:40:13
جناب اصغری گرامی سلام

با کمال میل نقدتان را پذیرا خواهم بود.متشکرم.
دکتر آرزو صفایی
1392/5/23 در ساعت : 11:55:11
درود بر شما
سروده ی عمیق و زیبایی است
دست مریزاد
روح آن مرحوم نیز شاد
احمد سوسرایی
1392/5/23 در ساعت : 12:5:45
بانو صفائی گرانقدر سلام .

از حضور ارزشمند شما خرسند شدم. سپاس
فهیم بخشی
1392/5/22 در ساعت : 2:20:12
سلام جناب آقای اسوسرایی

بسیار زیبا

درود بر شما
بازدید امروز : 22,753 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,553,984
logo-samandehi