ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرز جنون
دلم ممنونه از مردونگیتون
تو گمنامی شبو ازشهر بردین
بلد بودین رسم زندگی رو
که مثل نخل هامون جون  سپردین

یه روزی گرگ ها رو خسته کردین
شما شیرای رستم زاد بودین
نوای یا علی روی لباتون
تو اوج معرکه فریاد بودین

شب لبیکِ هل من ناصر اومد
تموم جبهه هامون کربلا بود
میون لحظه های تیر و ترکش
خدا بود و خدا بود و خدا بود

روی مرز جنون داماد عاشق
برای دشت مین آغوش واکرد
زیر بارون موشک توی شهرش
عروسش موندو طوفانی به پاکرد

نگا کن شهر ما رو، کوچه هامون
به اسمای شماها تکیه دارن
هنوزم تاهمیشه واژه هامون
واسه شرح صفاتون کم میارن

نگاه سبزتون تو قاب خندید
یه خط سرخ ممتد رو نشون داد
قسم خوردیم تا آخر بمونیم
اگه حتی باید توراه جون داد

زهرا آراسته نیا
کلمات کلیدی این مطلب :  دفاع مقدس ، ترانه ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ، ترانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/7/3 در ساعت : 20:34:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  772


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1395/7/3 در ساعت : 22:22:9
درود بر شما ......استادانه و مسئولانه ....

نگا کن شهر ما رو، کوچه هامون
به اسمای شماها تکیه دارن
هنوزم تاهمیشه واژه هامون
واسه شرح صفاتون کم میارن
بازدید امروز : 8,660 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,539,891
logo-samandehi