روز تاسوعای حسینی است بخشی از مردم گناباد روز تاسوعا را بر سر قبور مردگان خود می گذرانند و هیئت های زنجیر زنی و سینه زنی نیز به انجا می ایند و بر سینه و پشت می زنند
اهل منزل همه رفته اند و حقیر که اصولا در هیچ کدام از مراسم محرم به جز یک شب شعر عاشورایی که روز چهارم محرم در یکی از تکیه های شهرستان گناباد بر گزار می شود ،شرکت نمی کنم با خو د گفتم چه کنم که مناسب این روز باشد و مقبول خداوند گفتم شعری عاشورایی از سایت شاعران فارسی زبان را انتخاب کرده چیزی در خصوص ان بنویسم و قرعه شانس به نام این شعر در امد
سلام بر شاعر محترم
1-ماه بودن عادتی دیرینه در این طایفه ست
ماه اگر شش ماهه باشد هم هدایت میکند
ماه در این بیت استعاره از حضرت علی اصغر می باشد که قید شش ماه نیز به عنوان یکی از لوازمات این استعاره اورده شده است
لوازماتی که برای یک استعاره اورده می شود وقتی هنری تر و شاعرانه تر است که هم با مشبه (علی اصغر )هم با مشبه به (ماه )ارتباط و تناسب داشته باشد
در این استعاره شش ماه بودن با مشبه علی اصغر منطق دارد اما با ماه مشبه به خیر ماه شش ماهه به هیچ تصویری ما را رجاع نمی دهد
ببینید حافظ می گوید (نقل به مضمون )زبان آتشینم
هست ولیکن در نمی گیرد
زبان به شمع تشبیه شده است از لوازمات شمع در گرفتن آورده شده که هم با شمع و هم با سخن که از زبان بر می خیزد متناسب است در نمی گیرد یعنی اتش نمی گیرد ( شمع )در نمی گیرد یعنی اثر نمی کند (سخن )
2-گوش تاریخ از هجوم ماجرا خون میچکد
مقتل از تیر و اُذُن وقتی روایت میکند
به نظر می رشد که منظور شاعر این است که
به واسطه روایت ماجرا از گوش تاریخ خون می چکد وقتی ..اگر این است که مصراع اول دچار تعقید هم معنایی و هم لفظی است مگر که شاعر منظوری دیگری داشته است
3-جان تاریخ است حجم اشکهای مادرش
مرد بودن گاه از زنها سرایت می کند
این بیت به لحاظ شاعرانگی بیت بسیار خوبی است اما به لحاظ محتوایی با گلمه گاه بنده موافق نیستم مردانگی به معنای جوانمردی و وفای به عهد نه تنها که گاه بلکه بسیاری از زنان جامعه ما و امت اسلامی سر زده و می زند بزرگانی مثل حضرت زینب و فاطمه و خدیجه و ... که جای خود دارند این همه مادر شهید و مفقود الاثر که جگر گوشه های خود را تقدیم انقلاب کردند مگر چه چیز از مردانگی و مرد بودن کم دارند
زنانی را می شناسم که گمنامند و در جوانی شوهر خود را از دست داده اند با این وجود با تمام سختی ها و در نهایت پاکی بچه های خود را به سر انجام رساند ه اند که همه دکتر و مهندسند و دارند به جامعه خدمت می کنند
چرا اگر در مصراع اول یک رفتار کاملا مردانه مثل شمشیر زدن اورده می شد وجهی برای قید گاه پیدا می شد
مثلا شاعر جنگیدن مادر وهب را در صحرا کربلا وجه تصویری ساز خود قرار دهد و بعد بگوید مرد بودن گاه از زن ها سر می زند خوب است
قابل توجه شاعر اینکه در کل ما با شعر خوبی روبرو هستیم که می توان در باره ی خوبیهای ان نیز صفحه ها نوشت
صادق ایزدی گنابادی
تاسوعای حسینی 1438