گفتمش ساحل طوفان زده ی شعر کجاست گفت آنجا که سخن حل معما دارد و چنین عرض ارادت که نمودند خوش است که صله از سر زلف تو معلی دارد
|
بسیار زیبا و روان سرودید استاد
|
گفتم از سقف ِ قفس بگذر و بگذار و برو ولی ای دل چه کنم؛ مرغ تو یک پا دارد! *** عرض ِعشقم چهقدر طول کشید؛ آه از عشق شرح این واژهی کوتاه، درازا دارد! درود بسیار زیباست
|
|
سلام استاد ذکاوت عزیزشعر ی زیبا وعالی بود
|
سلام و ارادت هزار مرحبا. بسیار خوب خوش به سعادت ایشان و شما با این شعر پر مغز و شیوا
|
|
سلام دستمریزاد جناب ذکاوت عزیز ریبا سروده تان بر دل نشست مأجور باشید... ان شاء الله <>::«««««::<>::»»»»»::<> ایستاده است چه سرسبز به صحرایی سرخ به خدا صــولــت ایـن ســرو تـماشــا دارد عارف و عالم و عامی؛ همگی عاشق او یک سر است و، بنگر این همه سودا دارد! <>::«««««::<>::»»»»»::<>
|
ایستاده است چه سرسبز به صحرایی سرخ به خدا صولت این سرو تماشا دارد درود استاد
|