ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قزوه و دوستانش !!
قزوه و دوستانش ...!!!

(زبان حال شاعرانی که هیچگاه در دیدار سالانه ی رهبری حضور نداشته اند )

دوستان را قزوه با خود برد بیتِ رهبری
می برد صد بارِ دیگر نیست بارِ آخری

شاعری از کوچه ای بن بست بود امّا نبود
شاعری نام آشنا از شاعرانِ کشوری

اینوری بودند یک سر هر چه کردم جستجو
یک نفر حتّی نبود از شاعرانِ آنوری

تند می رفت آن یکی انگار خود فردوسی است
می کند بر شاعران دوره ی خود سروری

می خرامید این یکی انگار با سعیِ تمام
می گذارد پای خود را جای پای انوری

این سرِ تعظیم پیش آورده آن دستِ نیاز
آن گرفت از دست آقا چفیه این انگشتری

جبرئیلی داشت در چشمش که می کرد آنچنان
با نگاهش در میان پیروان پیغمبری

گاه می افتاد از چشمش عصایی مارگیر
گاه می آموخت با چشمش فنونِ ساحری

شعرها در پیشِ چشمِ شعرسازش منفعل
مثل فقه شافعی در پیش فقه جعفری

پیش استاد سخن سنجیده باید دم زدن
پیش زرگر می کند آیا کسی آهنگری ؟

آن یکی سنگِ زمختی برده پیشِ نقره کار
این یکی ریگ سیاهی برده پیشِ گوهری

تا مگر رونق بیفزاید به کالای کساد
از کرم غثّ و سمین را بود از دم مشتری

قزوه تا در بارگاه شعر دربانی کند
ای بسا شاعر که می گردد بری از شاعری

قزوه را دیگر نباشد همّتی شاعرنواز
قزوه را دیگر نباشد حسّ شاعرپروری

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل... ای بخت کاش
این غزل را می رسانیدی به بیتِ رهبری


#غلامعباس_سعیدی
 
 
 
 
 
 
پس ما چی؟
(زبان حال شاعرانی که هیچ گاه در دیدارِ سالانۀ رهبری حضور نداشته اند)


قزوه! با دوستانِ خود رفتی پیشِ آقا دوباره پس ما چی؟
عدّه ای را در آسمانِ هنر باز کردی ستاره پس ما چی؟

مسجدی هست و سفرۀ افطار می کنی انتخاب مهمان را
ایستادی ورودیِ مسجد با قدی چون مناره پس ما چی؟

می رسی تا به اسمِ بعضی ها هی چرا استخاره می گیری
تا نخواهد دلِ تو اصلاً راه ندهد استخاره پس ما چی ؟

خواب دیدم شبی بلانسبت درِ شمس العماره ای هستی
بسته بودی و خلق می گفتند درِ شمس العماره پس ما چی؟

خواب دیدم شبی که دور از جان شیخِ دارالاماره ای شده ای
هر کسی از کناره ای می گفت شیخِ دار الاماره! پس ما چی؟

تو سرت گرم کار بود امّا با سر و چشم اشاره می کردی
دوستان هم مدام می کردند  با سر و چشم اشاره: پس ما چی؟

یک نفر از کناره زد فریاد گفت با نعره هرچه باداباد
نکند ای پسر معاذ الله می دهی جا اجاره پس ما چی؟

اهلِ شعری ولی نمی خوانی شعرها را وگرنه می دیدی
دیگران هم چو دیگران دارند غزل و چارپاره پس ما چی؟

قزوه! با دوستان خود رفتی پیشِ آقا دوباره چون هر سال
می روی سالهای بعدی هم ای بگیری کناره پس ما چی؟

سفرۀ رحمتی است بی انصاف دوستانت همیشه مهمانند
شعر جای خودش صریح بگو رک و بی استعاره پس ما چی؟

#غلامعباس_سعیدی
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/3/11 در ساعت : 13:37:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  569


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1397/3/12 در ساعت : 8:38:51
سلام
و درود بر حضرت دوست جناب استاد سعیدی عزیز
باز هم شاید آقا طلب نکرده
شب های قدر نزدیک است .. دست به دعا می شویم
پاینده باشید ..ان شاء الله
<>::»»»»»»::<>::««««««::<>
آفــریــن بــر خــامــه شــیــریــن استاد عزیز
کاش می گفتند من هم داشتم شعر تری
.
می رساندم خویش را بر جمع از ما بهتران
با سواری یا که گاری ،حداقل با یک خری
.
دیگر ای دکتر سعیدی عزیز دل ، کجا؟
دارد اشعار من و تو بین آنها مـشـتـــــری؟
.
شعر ما بهتر که باشد باب میل دوستان
تا نــگــیــرد هیــچــکس اشعار ما را سرسری
<>::»»»»»»::<>::««««««::<>

این سخن ها که از دلم گفتی از زبان تمام یاران هم
می رود با قطار و با ماشین یا الاغی سواره پس ما چی
غلامعباس سعیدی
1397/3/12 در ساعت : 10:18:0
درود بر دوست هنرمند جناب ذیفر گرامی


سپاس فراوان
زنده باشید
بازدید امروز : 9,242 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,540,473
logo-samandehi