ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



روحانی نما!
حجّت الامسال روحانی نمای شهر ما
چهره ی اسلام را با دست خود چک می زند

رشته ی تحت الحنک را چون که اندازد به دوش
خشتک هفتاد کس را فوق تارک می زند

پاسی از شب رفته ، یعنی ساعتی بعد از عشاء
روی منبر می نشیند تا سحر فک می زند

در حصار اهل دین چون دوست دارد انحصار
خیمه بر می چیند از قم در حصارک می زند

دیده ام هنگام استحمام ، استحباب را
تا کند ترویج ، جای نوره آهک می زند

در زهار تا به زانو خورده مویش پیچ و تاب
ذبح می سازد شپش را ، گردن کک می زند

  گاه پنچرگیری ماشین پاجیروی خویش
چون ندارد جعبه آچار از عصا جک می زند

سالک وارفته ی ما مرعی بهداشت نیست
گونه اش از آن جهت پیوسته سالک می زند

گرچه غیبت از کبائر هست اما روز و شب
حرفها پشت سر ما این وروجک می زند

گردن باریک ما را می فشارد با دو دست
بعد هم بانگ تعالی و تبارک می زند

گاز می گیرد سرین اردک اذناب را
گاه هم نشتر به چشم حاج لک لک می زند

سینه ی کبک است و قرقاول شب و روزش غذا
بینوا گر نان جو در آب زردک می زند

بهره ی خود را ز بیت المال تن تن می برد
قسمت ما را دم از مثقال و چارک می زند

اینکه دستش تابه مرفق رفته درخورجین خلق
جیب اهل ذمّه را بی شبهه و شک می زند

ریشه ی مارا به شلاق تجاوز کرده خشک
این که تف بر ریش سندی ابن شاهک می زند

در جمیع جبهه ها تا کم نیارد پیش خصم
در جواب هر تکی فی الفور پاتک می زند

تیغ تیزی گر به دست آرد به زهرش داده آب
جمع ما را گردن اقبال تک تک می زند

از قرشمالان عالم مشربی دارد جدا
دلق پوش ما که روی دست دلقک می زند

اهل دل گویند در خلوت جناب شیخ ما
چون دمی برخمره زد آن گاه تنبک می زند

تا ابد باید حسابش کرد جزو ضایعات
در جوال شرع انور سیب اگر لک می زند.

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1397/8/9 در ساعت : 10:47:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  556


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 7,211 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,937,850
logo-samandehi