ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فردا دوباره دست دعا دارد آفتاب ...برگنبدی که پرتو امن یجیب بود


شب می گذشت و دست قضا بر صلیب بود



مردی که از سلاله ی پاک و نجیب بود



آوای غربتی نفس دشت را برید



از تنگنای فاجعه ، دل نا شکیب بود



ابری سیاه دور زمین را احاطه کرد



گویی زمان بدون فرازو نشیب بود



ابری که از سخاوت باران ِ عاطفه ...



بر کامهای تشنه لبان بی نصیب بود



خورشید روی نیزه به آفاق می رسید



هفت آسمان شهید نگاهی غریب بود



خونآبه از قساوت تزویر می چکید



شمشیر را فغانه و اشک و لهیب بود



نفرین به  دست فاجعه ای که به خون کشید .....



خورشید عشق را که بدون رقیب بود



حالا به رغم پهنه ی خونین کربلا ...



شب باز می گذشت و حسابی عجیب بود



فردا دوباره دست دعا دارد آفتاب ....



بر گنبدی که پرتو ِ امن یجیب بود



21/4/1388



http://sabzevar-sher.persianblog.ir/


کلمات کلیدی این مطلب :  فردا ، دوباره ، دست ، دعا ، دارد ، آفتاب ، ...برگنبدی ، که ، پرتو ، امن ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/24 در ساعت : 11:4:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1298


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محسن یاری
1390/9/25 در ساعت : 13:38:11
ممنون جناب نژاد هاشمی عزیز با این غزل زیبا که خاص زبان شماست .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/25 در ساعت : 15:4:2
سلام و عرض ارادت
عاشورایی پرشور و بی ادعاییست ، اجرتان با امام شهیدان
سید حکیم بینش
1390/9/26 در ساعت : 17:49:16
با سلام به برادر خوبم
غزل تان زیبا و شور آفرین بود. شعر های شما را خیلی دوست دارم. معمولا چندین مرتبه می خوانم و لذت می برم.
پایدار باشید عزیز
ابراهیم حاج محمدی
1390/9/24 در ساعت : 11:55:19
سلام بر شما
غزلی است زیبا است
جسارتا عرض کنم که لغزش وزنی آشکاری در این مصرع اتفاق افتاده احتمالا اشتباه تایب شده باشد { نفرین به سنگ دلی که به خون کشید .....}
//////////
ممنون استاد عزیز
مصطفی معارف
1390/9/26 در ساعت : 11:36:17
غزلی زیبا و قابل از شما خواندم موفق باشید اقا سید عزیز.

نفرین به دست فاجعه ای که به خون کشید .....
خورشید عشق را که بدون رقیب بود
سرفراز باشید


عباس خوش عمل کاشانی
1390/9/24 در ساعت : 13:17:1
با سلام.غزل خوب و قابل ترحیبی است.البته مصراع اول بیت هفتم(نفرین به سنگ دلی که به خون کشید)لغزش آشکار وزنی دارد.حتما برطرف کنید.در تقطیع شکل درست مصراع این است:«نفرین به قوم سنگدلی کو به خون کشید».اگراین مصراع اصلاحی را پسند نکردید بر همین منوال مصراعی بگویید.لغزش وزنی صددرصد و محرز است.
/////////
ممنون استاد عزیز محبت کردید
مصطفی معارف
1390/9/26 در ساعت : 11:41:48
با سلام سید جان از خوانش این کار بی نهایت بهره بردم :

نفرین به دست فاجعه ای که به خون کشید .....
خورشید عشق را که بدون رقیب بود.
موفق باشید و سر فراز


بازدید امروز : 18,599 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,574,559
logo-samandehi