ای گرمسیر ِ سینه ات صحرای عاشق کش
صد کاروان دل برده ای پهنای عاشق کش
مجنون تر از مجنون صحاری گرد و رسوا تر...
افتاده ام دنبال تو لیلای عاشق کش
از اول روز ازل خاور میانه ت را ...
با سیب لبنان دیده ام ، حوّای عاشق کش
بی رحمی و امّا تو را بدجور می خواهم
ای چشم های نیلی ات ، دریای عاشق کش
از فرخی تا منزوی ده قرن پی در پی ...
از هرقصیده تا تغزلهای عاشق کش _
_ فریاد های سوخته از سینه می خیزد ...
ای شوکران و شهدِ بی همتای عاشق کش
تو دوستی یا دشمنی دیگر نمی دانم ....!
ای چشم های روشنت یلدای عاشق کش
من مانده ام که تومنی یا من توام آخر
تلفیقی از صدها هزار امّای عاشق کش
گردن بزن من را تهی کن از خودم یا تو...
چنگیز خان ِ مست و بی پروای عاشق کش
سید مهدی نژادهاشمی
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/29 در ساعت : 1:18:57
| تعداد مشاهده این شعر :
1399
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.