یک دست جام باده دلم را تکان بده
"با یک نگاه ساده دلم را تکان بده"*
مثل مسافری که غریب است مانده ام
بگذر دمی زجاده دلم راتکان بده
ترمز نما کنار دلم ،با دلم بگو
جانا چرا پیاده؟! دلم راتکان بده
من دست می کشم که زنم پل به سمت عشق
با مهر دست داده دلم راتکان بده
قامت بکش دمی که قیامت به پا کنی
لای در ایستاده دلم راتکان بده
بنشان دلم کنار خودت گازده برو
زیبای پر افاده دلم راتکان بده
چون شیر نر به بیشه نشستم،به عشق تو
بازا چو شیرماده دلم راتکان بده
یک دست سوی آغوش مهرم بخوان به شوق
یک دست جام باده دلم را تکان بده
*مصرعی از استادغلامرضا صفادل