ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



يك غزل


نامه



سلام ای مهربان‌تر از نسیم! ای بهترین همدرد



که یادت خوانی از عشق و غزل در سینه‌ام گسترد



 



اگر جویای احوال منی با گریه باید گفت:



ملالی نیست غیر از دوری ات، در این هوای سرد



 



همیشه از خودم می‌پرسم ـ از وقتی که تو رفتی ـ



چه گونه می‌شود با انتظار دیدنت سر کرد؟



 



بخوان! از بارش یکریز چشمانم که بعد از تو



چه‌ها این روزگار زخم خورده بر سرم آورد



 



همیشه شاد و خندان باشی، امّا کاش می‌دیدی



چگونه می‌کشم با خود دلی خسته، سری پر درد



 



خداحافظ! ولیکن آخرین حرف دلم این است



که خواهش می‌کنم یک بار دیگر پیش من برگرد!


کلمات کلیدی این مطلب :  يك ، غزل ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/2 در ساعت : 15:6:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  1419


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی رضا آیت اللهی
1390/12/2 در ساعت : 16:3:1
عليكت ، مهربانتر از گل نسرين !
طبيب درد هر درمانده مسكين
كه شعرت روحبخش است و چو يك مرحم
تسلٌي بخش دلهاي فسرده ، مسخ يا غمگين
*
...و چون به اينجا رسيدم بهتر آن ديدم كه پاسخ اين شعر سراپا مهر را مخاطبي بدهد كه شاعر را در اين تب نهاده است و نا چشيده رطب ، گرفتار ركب ؟!
و امٌا استاد ارجمند ؛ شعر بسيار زيبا است ، لطيف است ، عميق است و... امٌا به گمان من شعرهاي جناب عالي به هم پيوسته اند چون شاخه گل هايي كه نمي توان به تنهايي ديدشان و بوكشيد و همه بر يك پايه يا بوته اند و آن بوته به سهم خود بوته اي از ساير بوته هاي يك گلزار ...

***

سلام . متشكرم از لطف هميشگي تان.
مجید مه آبادی
1390/12/2 در ساعت : 18:40:33
سلام جناب سعيدي راد عزيز

لذت بردم

***
سلام بر شما. متشكرم.
مهدی سیدحسینی
1390/12/3 در ساعت : 12:39:46
سلام جناب سعیدی راد
استفاده بردم همچون همیشه زیباست/
***
متشكرم برادر.
میثم خالدیان
1390/12/2 در ساعت : 16:42:27
سلام؛
غزل زیبایی بود استاد.
زنده باشید
یا حق
***
سلام دست حق يارتان.
اکبر نبوی
1390/12/2 در ساعت : 19:15:16
درود بر جناب سعیدی عزیز
بسیار غزل محکم، صمیمی و بی تکلفی ست. دست مریزاد.
پاینده باشید

سلام برادر!‌ مخلصيم.
سعید صالحی
1390/12/3 در ساعت : 21:52:0
درود استاد سعیدی راد

بسیار زیبا و احساسی بود....لذت بردم...پیروز باشید
---------------------------------------
خوشحال میشوم که اگر وقتش را دارید سری هم به سیاه دفتر حقیر بزنید و از نظرات پربارتان بنده را مستفیض کنید
**********
متشکرم.
به روی چشم سر می زنم.
ناصر عرفانیان
1390/12/2 در ساعت : 16:18:14
باسلام وعرض ادب واحترام جناب استاد سعیدی راد ودرود فراوان به این شعر زیبا وخاطره انگیز
پر احساس دست مریزاد استفاد کردیم وتشکر

مانا باطراوت در پناه حق
***
سلام. قربان مهرباني تان.
ابراهیم حاج محمدی
1390/12/2 در ساعت : 18:51:20
سلام جناب سعیدی راد عزیز

خیلی به دلم نشست این غزل زیب و فاخر . مناسب حالم بود گوئی . دست مریزاد و فزون باد .
*-**
سلام. فداي دل شما.
محسن رضوی
1390/12/3 در ساعت : 18:37:50
درود!

لازم به تعریف از این شعر نیست که خود واقفید سلاست و روانی اش را ... و دیگران نیز هم!
چند نکته به رسم المومن مرآت المومن... یا به تعبیر من: الشاعر مرآت الشاعر فی بعض الاوقات!

* تکرار چگونه _هر چند یک بار جدا و یک بار سر هم نشته شده ـ به چشم می آید.
به نظرم در نوبت دوم بسیار خوش نشسته است.

*در بیت:
خوان! از بارش یکریز چشمانم که بعد از تو


چه‌ها این روزگار زخم خورده بر سرم آورد

اگر مصراع اول به جای بارش چشمان چیزی بود که با زخم تناسب پیدا می کرد بهتر بود.

*این هم سلیقه ای است: به نظرم در بیت آخر « که » به غیر از وزن ضرورتی ندارد و می شود با تغییر ساختار مصراع عمارتی نو ساخت!

*این بیت هم به جهت روانی و سهل و ممتنع بودن بیشتر به دلم نشست.
و دیگر این که :
گر چه دوریم به یا تو قدح می نوشیم...

**********

سلام محسن جان. ممنونم از دقت نظرت!
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1390/12/2 در ساعت : 15:13:30
اي كاش يكبار بود كه نيتوانستم برايش بخوانم

كه خواهش ميكنم يكبار ديكر بيش من بركرد ....
***
سلام برادر...
هر وقت برايش بخواني مي شنود!
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/12/2 در ساعت : 18:17:9
سلام و عرض ارادت خدمت استاد سعیدی راد
وقتی دل را پست می کنید ، نامه به این زیبایی و دلنشینی می شود ، غزل که شد غزال می شود . دست مریزاد و برقرار باشید

***
سلام. شرمنده مي فرماييد استاد.
احمد فرجی
1390/12/3 در ساعت : 1:34:20
باسلام واحترام وادب/روان وشیرین و دلنشین . موفق باشید

***
سلام. از شما ممنونم.
مجتبی اصغری فرزقی
1390/12/4 در ساعت : 8:18:30
سلام استاد ارجمند


شعر زيباي
شما را خواندم


موفق باشيد بزرگوار


يا علي

***
دست علي به همراهتان برادر.
هادی ارغوان
1390/12/4 در ساعت : 12:33:27
ساده ودلنشین.
ممنون
فاطمه ناظری
1390/12/4 در ساعت : 11:44:7
سلام زیبا وصمیمی بود
سادگی اش بر دلم نشست
***
سلام و سپاسگزارم
مهدیه زرعی ( هدیه)
1390/12/4 در ساعت : 22:10:29
خیلی خیلی قشنگ بود .
اساتید همه حرفا رو زدن وچیزی برای گفتن نیست
جز آرزوی موفقیت روز افزون...
در پناه حق
غلامرضا محمدی (کویر)
1391/2/18 در ساعت : 15:35:4
سلامی چو بوی خوش آشنایی چقدر ساده وروان حرفهایت را دراین غزل زده ای،چقدر زلال مثل دل خودت به هر حال (بارها خواندم زسر تا پا وباز از سر گرفتم)
بازدید امروز : 3,449 | بازدید دیروز : 11,527 | بازدید کل : 123,016,342
logo-samandehi