دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

دلقک می کنند

.

اینچنین وجدان خود را تا ابد لک می کنند
چون که قمپز در نموده، کار با فک می کنند
می زننداز پشت ال سی دی به ملت نیشخند
جعبه ی جادوی ما را خیس برفک می کنند
چند ماه اخر و اول همین سبز و بنفش
مملکت را پر غبار از حجم جفتک می کنند
طشت چون از بام افتاد و یکی از پل گذشت
میل کاخ و خانه و دفتر و دستک می کنند
ان همه سوگندهای نصفه نیمه خورده را
میبرند از یادشان و میل کرچک می کنند
زیر بار حرفهای صد تا یک غاز قشنگ
استرس دارند و هی تعویض پوشک می کنند
تا شود پر کیسه شان و هفت نسل ازان خورند
هر چه پیدا شد برای خویش قلک می کنند
عده ای از ینجه های وارداتی پر ورم
پوست ملت را غلفتی کنده تنبک می کنند
دستشان رو شد اگر، در نا کجا ابادها
گربه بر ديوار يا در اب اردك می کنند
شد که شد .اما اگر نحسی بگیرد کار را
مرغ با تخم طلا در كارتون جك مي کنند
ازپوشك تا ايزي لايف هر وقت و در هرجا كه شد
ردپاي خويش را يك جايتان حك مي كنند
روزهاي اغتشاش و بلبشو گير و گرفت
دوستان را دور از انظار چون كك مي كنند
اب چون از اسيا افتاد و طوفان دور شد
پاسبان برج و بارو حاجي لك لك مي كنند
بی نیاز از دين و عقل و منطق و عشق و غرور
حرفهای ملت فهمیده را دک می کنند
اسكيموهائي كه يخچالی از انها مي خرند
زائر روسيه در صحراي برفك مي كنند
ظهر تابستان گرم و شرجي اهواز را
توي دفتر با سند تقديم شمشك مي كنند
گاو خوني را براي مردم بي خانمان
نيم سال سوم هرسال شهرك مي كنند
جاي يك ميليون تمام بچه هاي تازه را
بيمه ي شير و لباس و پودرو پوشك مي كنند
شب اگر زير لحافت غر زدي فردا سحر
گونه ي سمت چپت را با ماژیک لك مي كنند
بعد ازان با بالشي ازپر ميان خواب ناز
اطلاعات شمارا نيمه شب هك مي كنند
پته هاي روي اب افتاده را هر كس نديد
می برندو پیش خود در کاخ دلقک می کنند.

---

---

   تاریخ ارسال  :   1402/4/20 در ساعت : 20:5:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  159

---

---