ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود

Share
چهارمین نشست شاعران پارسی‌زبان«ضیافت همزبانی» ویژه گرامیداشت یاد و خاطره شهید سردار قاسم سلیمانی با عنوان «سردار مقاومت» به‌همت مؤسسه شاعران پارسی‌زبان ، با مشارکت خبرگزاری تسنیم و کانون شعر و ادب خادمیاران رضوی برگزار شد.
این مراسم معنوى که در محل خبرگزارى تسنیم با حضور و شعرخوانى اساتید و شاعران انقلابى کشورمان از جمله حسین اسرافیلى،رضا اسماعیلى،عبدالرحیم سعیدى راد،محمدمهدى عبدالهى،على داودى،محمدرضا وحیدزاده،نغمه مستشارنظامى،سمانه خلف زاده و ...برگزار شد.
 
در ادامه متن برخى از اشعار قرائت شده در شب شعر سردار مقاومت را با هم مى‌خوانیم:
 
در ابتدای این نشست استاد حسین اسرافیلی شاعر پیشکسوت کشورمان سروده‌ای را تقدیم به شهید سلیمانی کرد:
 
برپنجه شیر،گرچه زخمی زده اند
این بیشه زخمدیده،غرنده تر است
برآیینه هرچندکه سنگی آمدد
آیینه اگرشکست،برنده تراست
 
تیغی که بدست توجلایافته است
درپنجه اقتدار،خواهدچرخید
این پرچم عیرتى که افراشته ای
درپهنه روزگار،خواهدچرخید
 
سرداربزرگ عرصه خون ونبرد
بانام تو،نبض میزند ،میدانها
گسترده به زیرگام تو،چون مخمل
دامان دماوندودل تفتانها
 
نام توصلابت است وغیرت،سردار
آوازه تو،به کهکشانهاجاری ست
هرچندکه پشت ابرها،پنهانی
پیدایی تو،به عمق جانها،پیداست
 
درحیرتم ازخاک،چگونه،آیا
این پهنه آسمان،درآن خواهدخفت
بعدازتو،تمام حنجرققنوسان
ازآتش وشعله ها،سخن خواهدگفت
 
بازابن زیاد لشگر آراسته است
درعلقمه بانگ طبل وغوغابرپاست،
دست توکه افتاد به پای عهدت
درخیمه جان،دوباره شیون برخاست
 
رضا اسماعلی شاعر و پژوهشگر ادبی کشورمان هم شعری را در وصف این شهید بزرگوار قرائت کرد:
 
ما بر چکاد خوف و خطر ایستاده ایم
 
با زخم و داغ و خون جگر ایستاده ایم
 
در فتنه خیز حادثه ها قد کشیده ایم
در روشنان صبح ظفر ایستاده ایم
 
تا بشکفیم از نفحات سپیده دم
در مقدم نسیم سحر ایستاده ایم
 
با نشر نور، رونق شب را شکسته ایم
آماده تا ظهور سحر ایستاده ایم
 
تا در زمین دوباره ببالد غرور سرو
با آرزوی مرگ تبر ایستاده ایم
 
بیعت نموده فطرت ما با امام عشق
با «یا علی»، مقابل شر ایستاده ایم
 
ما شهره ایم در همه عالم به عاشقی
با داغ عشق، شعله به سر ایستاده ایم
 
«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق»
ما عاشقیم و زنده ، اگر ایستاده ایم
 
در ادامه این مراسم علی داوودی هم به شعرخوانی پرداخت:
 
چرا و چرا و چرا می کشند
که ما را به جرم صدا می کشند
 
اگر با حسینی شهیدی یقین
ترا باز در کربلا می‌کشند
*
اگر چه به اصرار و انکارشان
ترا بارها بارها می‌کشند
 
 نمی‌میری اما تو  ای زندگی
اگر مرده‌‌دلها تو را می‌کشند
 
هوای نفس‌های مایی هنوز
اگر چه ترا بی‌هوا می کشند
 
ولی بذر خورشیدها خون توست
چه باکی اگر شعله را می‌کشند
 
*
شکستیم و آغاز روییدنیم
که ما را برای بقا می‌کشند
 
شهادت چه جانی به ما داده است
که ما زنده هستیم تا می‌کشند
 
نغمه مستشار نظامی شاعری دیگری بود که سروده‌ای تقدیم به شهید سلیمانی کرد:
 
اگر چه پیش چشمت بود فرزندان دلبندی
خدا می خواست تنها با غم عشقش بپیوندی
 
تو اقیانوس آرامی که در دل موجها داری
تو باغ لاله ای در دامن پاک دماوندی
 
نگاه آخرت سمت شب طوفان و آتش بود
چه چشم انداز زیبایی،چه پایان خوش آیندی
 
نگاهی کردی و گفتی(شبت خوش باد من رفتم)
به یادم باش در محشر به نام آبرومندی
 
چه خواندی در قنوت آخرینت در نماز شب
که با شوق ملاقات شهیدان رخت می بندی؟
 
چه عکسی روبروی بارگاه حضرت زینب
چه لبخندی،چه لبخندی،چه لبخندی،چه لبخندی!
 
در ادامه محمدرضا وحیدزاده دو غزل را تقدیم به شهید سلیمانی کرد:
 
تو از دیار شهودی، تو از تبار شهیدان
نه، خود یلی ز یلانی و از شمار شهیدان
 
گداخت از دم گرمت دوباره غیرت این قوم
که پرچم تو بلند است به اعتبار شهیدان
 
نشسته بر دل تنگت هزار داغ پیاپی
نشسته‌ای و شکسته دلت کنار شهیدان
 
به دست باد سپردی، هزار لالۀ پرپر
هزار غنچه دمید و شدی هَزار شهیدان
 
تو ایستاده‌ای اما هنوز راسخ و نستوه
به انتظار سواری، به انتظار شهیدان
 
سلام ما به تو سردار، تو ای تو مالک و مختار
شده است مقتدر این خاک ز اقتدار شهیدان
 
به هر دکان که رسیدم، نداشت جز خبر از مرگ
که نیست زیستن الّا در انحصار شهیدان
 
در این کویر عطش‌بار، غریب‌وادیِ تب‌دار
خوشا دلی که نشسته است به سایه‌سار شهیدان
 
الا هرآنکه شنیدی همین چکامۀ ناچیز
ز جای خویش به پا خیز به افتخار شهیدان
 
***
 
شد شهید اگر سردار، انتقام می‌گیریم
تیغ کینه را بردار، انتقام می‌گیریم
 
دیده‌ای پر از اشک و دیده‌ای پر از خون است
پای بر زمین بفشار انتقام می‌گیریم
 
گرچه شد قلم دستش یا که ارباً اربا شد
با سپاهی از مختار انتقام می‌گیریم
 
وسعت زمین صحن دادخواهی ما باد
مثل ابر آتش‌بار انتقام می‌گیریم
 
ملک او دل ما بود، این نگین سلیمانی‌ست
دیو و دد دمی زنهار انتقام می‌گیریم
 
گرچه مرگِ در بستر شان شیرمردان نیست
آی گلهء کفتار! انتقام می‌گیریم
 
سر کنید بعد از این عمر خویش را با ترس
بی‌مجال و بی‌هشدار انتقام می‌گیریم
 
کم ندیده داغ این قوم، خورده زخم‌ها، ‌اما
سهم‌گین‌تر از هر بار انتقام می‌گیریم
 
بر زمین نمی‌ماند بیرق علمدارت
رهبرم تو دل خوش دار انتقام می‌گیریم
 
رفته‌‌است با مهدی جمعه‌ای بیاید باز
با امید آن دیدار انتقام می‌گیریم
 
عبدالرحیم سعیدی راد شاعر دیگری بود که به شعرخوانی پرداخت
 
 مرحبا شیر مرد کرمانی
مرحبا قاسم سلیمانی
 
مردی از نسل ذوالفقار علی
با خروشی همیشه طوفانی
 
مالک اشتر است بی تردید
عزّت شیعه در مسلمانی
 
مثل عمار مانده در میدان
یاور سید خراسانی
 
شیرمردی همیشه آماده
تا کند جان خویش قربانی
 
مردی از جنس همت و صیاد
کاظمی، باکری و تهرانی
 
مردی از نسل پاک خرّازی
با نگاهی دقیق و چمرانی
 
سوریه یا عراق یا لبنان
مقصدش جلوه گاه انسانی
 
پهلوانی همیشه توفنده
در نگاهش غرور ایرانی
 
در رکابش چه خوب می جنگند
شیعیان سپاه افغانی
 
مثل عباس می رود محکم
تا کند از حرم نگهبانی
 
همرکابش مدافعان حرم
همقطارش بلند پیشانی
 
از همین رو، سپاه تکفیری
در هراس اند و در پریشانی
 
داعش اما برای او دارد
دائما نقشه های شیطانی
 
او ولی در سکوت می رزمد
چون پلنگان بیشه پنهانی
 
از حلب تا دیاله و کرکوک
رد پاهای اوست نورانی
 
این یل قهرمان و رزمنده
این چنین است و آنچه می دانی

سارا جلوداريان شاعر ديگرى بود كه به شعرخوانى پرداخت:
متن شعر ايشان را در ادامه مى خوانيم
 
 
تقدیم به شهدای مدافع حرم و نگین آنها، سردار رشید اسلام و مقاومت حاج قاسم سلیمانی
 
 
« امان از اینهمه دوری ...»
 
در این حماسه ی مکتوب، وارث قلمی تو
برای شرح تب و تاب، وقت مغتنمی تو
 
شناسنامه ات ای گل ! شده ست غرق گلایل
ترانه خوان شده بلبل، نسیم صبحدمی تو
 
چنان بزرگی و جاوید، که همچو مجمر خورشید
شود ز نور لبالب، ز هرکجا  بدمی تو
 
در این زمانه ی فانی، چه جای مرثیه خوانی؟
که بر کتیبه ی تاریخ، شعر محتشمی تو
 
در این جهان خیالی، اگر سبو شده خالی
چه جای حزن ؟ که آئینه دار جام جمی تو
 
اگر به حربه ی دشمن، سرت جدا شده از تن
چه جای اشک ؟ که در جمع قدسیان، صنمی تو
 
اگر دو دست علمدار، سهم تیغ جفا شد
چه جای ترس ؟ که امروز حافظ علمی تو
 
قسم به پیکر پاکت، قسم به سینه ی چاکت
همیشه در نظر عرش و فرش، محترمی تو
 
غلام تربت عشقی، مرید خاک دمشقی
مقیم کوی بهشتی، مدافع حرمی تو
 
به پای غیرت و اسلام، نقد جان هبه کردی
ولی نخواستی از کیسه ی ریا، درمی تو
 
عقیق سرخ سلیمان ! نماد عزت ایران !
شویم پیش تو قربان، که کشتهء ستمی تو
 
شبیه  مالک اشتر، شبیه حضرت حیدر
شرافت عرب و شیر بیشهء عجمی تو
 
به حیرتم چه بگویم؟ که بسته راه گلویم
دلم خوش است فقط با حسین (ع)، همقدمی تو
 
نشسته ام به صبوری، امان از اینهمه دوری ...
کویر تشنه لبم من، فراتِ لاجرمی تو
 
تمام عمر دویدم، به وصف تو نرسیدم
نه شادمانی دائم، نه یادگار غمی تو
 
رسوب شدکلماتم، به خون تپید دواتم
" شهید راه ولایت "، بدون بیش و کمی تو
 
به حقّ یوسف زهرا، به حقّ زینب کبری
بخواه حاجت ما را، که صاحب کَرَمی تو
 
٢
تقدیم به همسر و دختر سردار آسمانی؛ حاج قاسم سلیمانی و همراهان شهیدش و خانوادهء عزیز و شریف شهدای مدافع حرم
 
"آتش و گلستان"
 
دلت، انار تَرَک خوردهء زمستان است
دلت كه مجمری از آتش و گلستان است
 
دو چشم مشرقی ات را چگونه شرح دهم؟
شبيه پنجره ای باز، رو به باران است
 
به دست توست كليد طلايی اين باغ
بخوان عزيز ! كه فصل هزاردستان است
 
از آن زمان كه تو ليلای ماجرا شده ای
چقدر عشق، كه سرگشتهء بيابان است
 
چقدر لهجهء شيرين و ساده ای داری
كه مثل سلسلهء شاعران كاشان است
 
نمی شود به تو تشبيه كرد دريا را
چقدر موج، كه از خشم  تو هراسان است
 
تو مثل کوه، صبوری ! نمی توان فهمید:
غمی كه در قفس سينهء تو پنهان است
 
به اين دليل بزرگی كه شيرزن هستي
وگرنه شیر، در این بیشه ها فراوان است ...
 
پايان پايان بخش مراسم نيز مداح و شاعر انقلابى،حاج محمدمهدى عبدالهى بود كه پشت تريبون قرار گرفت و ضمن بيان خاطراتى از سردارشهيد قاسم سليمانى به شعرخوانى و مداحى پرداخت :
 
سردار عزیز، درد یاران این است
داغ تو براى رهبرى سنگین است
پرواز تو آدینه دلتنگى شد
تا روز ظهور، جمعه ها غمگین است
 
**
از عطر ولایت على سرمستیم
دنباله روِ پبر جماران هستیم
ما را بکشید، زنده تر مى گردیم
هستیم بر آن عهد که با جان بستیم
*
 
دریا سلام، یاد تو از دل نمی‌رود
کشتى به خون نشسته به ساحل نمی‌رود
 
باید کبوتران حرم، نوحه سر کنند
اندوه بى کران تو از دل نمی‌رود
 
اى محمل تمام غزل‌های عاشقى!
این ناقه در مسیر تو در گل نمی‌رود
 
در دجله جنون تو، مأوا گرفته است
دیگر فرات سمت مقابل نمی‌رود
 
ای آن که بربلند تماشا نشسته‌ای
این دور، یک نفس سوی باطل نمی‌رود
 
در مُلک بى نظیرِ سلیمان، به وقت شام
جز مرد عشق، سوى مقاتل نمى‌رود
 
سردار عشق، شوق شهادت مبارکت
آن کس که نیست عارف واصل، نمی‌رود!
 
برعرش واشده است تمام دریچه‌ها
جز راه عشق، راه به منزل نمی‌رود
 
اين مراسم با حضور و اجراى فضه‌سادات حسینی همراه بود شاعرانی همچون  سارا جلوداريان،علی اکبر فرهنگیان، سمانه خلف زاده، الهام نجمی، سمانه رحیمی، اسماعیل شبرنگ و... به شعرخوانی پرداختند.
تاریخ ارسال خبر :   1398/10/20 در ساعت : 19:58:9       تعداد مشاهده این خبر : 332





بازدید امروز : 6,598 | بازدید دیروز : 34,687 | بازدید کل : 124,202,412
logo-samandehi