فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
تبلیغات ناچیز جشنواره شعر فجر در برابر جشنوارههای فیلم فجر، تئاتر فجر و موسیقی فجر باعث شده این جشنواره شور و هیجان کافی برای تاثیرگذاری بر مردم و دوستداران شعر و ادبیات را نداشته باشد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، با هر قدم که به ماه بهمن نزدیک میشویم، شور و هیجان در فضای فرهنگ و هنر بالاتر میرود و تب جشنهای فرهنگی و هنری که در این ایام برگزار میشود بالا میرود.در تقویم فرهنگی هنری بهمن ماه جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاترفجر، جشنواره موسیقی فجر، جشنواره شعر فجر و جشنواره تجسمی فجر جای گرفتهاند. طبیعتا از میان این پنج جشنواره، همواره جشنواره فیلم فجر نورچشمی و فرزند خلف بوده اما گویی جشنواره شعرفجر فرزندخوانده به حساب میآید. این جشنواره که از سال ۱۳۸۵ برگزار میشود، از مهمترین جشنوارههای ادبی کشور است و در طول ۱۸ دورهای که برگزار شد، با فراز و فرودهایی همراه بوده است و اکنون در آستانه برگزاری نوزدهمین دوره خود، چنان مینماید که گویی هنوز نتوانسته به عنوان جشنواره ای تاثیرگذار و قابل اعتنا خود را تثبیت کند.
این که چرا این جشنواره در مقایسه با سایر جشنوارههای فجر آن طور که باید دیده نشده دلایل مختلفی دارد اما بیشتر آن به عدم اهتمام مسئولان و کسانی باز میگردد که در ردههای بالا سیاستگذاری میکنند. حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران چندی پیش در مصاحبهای بیان کرد که از تقویم اجرایی جشنواره شعر فجر عقب نیستیم. او درحالی این نکته را بیان میکند که فراخوان این جشنواره ۶ آذرماه منتشر شد و دبیرعلمی آن نیز در ۱۳ دی ماه معرفی شد. همچنین اعضای هیئت علمی این جشنواره نیز در ۲۴ دی ماه معرفی شدند. معمولا اختتامیه این جشنواره در بهمن ماه و همزمان با سایر جشنوارههای فجر انجام میشود و این یعنی برنامهریزیهای این جشنواره از زمان فراخوان تا اختتامیه تقریبا به فاصله ۲ تا ۳ ماه پیش از آن صورت گرفته است. این درحالی است که سایر جشنوارههای فجر چندماه پیش از آن برنامهریزیها و مقدمات را فراهم میکنند. به طور مثال دبیر جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر در تیرماه معرفی شدند و جشنواره فیلم فجر نیز در آبان ماه دبیر خود را معرفی کرد.تصمیمها و انتخابهای دقیقه نودی، در بیشتر دورههای جشنواره شعر فجر تکرار شده و همین امر موجب شده است تا دقت کافی و مناسبی در اجرای آن هم نباشد و از طرفی این عدم برنامهریزی از سمت اهالی شعر و ادبیات، بیاهمیتی این جشنواره را تلقی کند و بیشتر برایشان یک گردهمایی و محفل ادبی باشد تا یک رویداد مهم ادبی. طبیعتا در یک گردهمایی ساده نمیتواند تجلی شعر معاصر ایران باشد و بیشتر محلی برای معرفی استعدادها است که البته خیلی زود بعد از جشنواره فراموش میشوند.
این کمتوجهی در بحث تبلیغات جشنواره نیز وجود دارد. تبلیغات ناچیز جشنواره شعر فجر در برابر جشنوارههای فیلم، تئاتر و موسیقی باعث شده این جشنواره شور و هیجان کافی برای تاثیرگذاری بر مردم و دوستداران شعر و ادبیات را نداشته باشد.کماعتنایی صداوسیما، عدم وجود برنامهها، گزارشها و نشستهای نقد و بررسی پیرامون جشنواره و عدم توجه رسانههای مکتوب،شنیداری و دیداری به این رویداد مهم ما را به مفهوم «فرزندخواندگی» این حیطه میرساند. نکته مورد توجه دیگر این است که در چند دوره جشنواره شعر فجر محافل مختلفی را در دل خود جای میداد؛ برگزاری افتتاحیه، محفل جوانان، محفل شاعران فارسیزبان غیرایرانی، محافل متعدد شعرخوانی، محافل نقد، کارگاههای آموزشی و اختتامیه در استانهای مختلف و شهرهای گوناگون از جمله آنان بود که بستری را برای استفاده شاعرانی که دسترسی محدودی به اساتید و جلسات شعر در شهرهای بزرگ را داشتند، فراهم میکرد تا در کنار اساتید به شعرخوانی بپردازند. در این دوره از جشنواره متاسفانه هنوز خبری از این محافل نشده است. از آن جایی که برگزاری چنین محافلی نیازمند برنامهریزی و زمان چندماهه است، به گمان میرسد که این دوره از جشنواره از این مهم جا مانده است و یا این که با برگزاری محدود و بدون برنامه آن مواجه خواهیم شد.
درمورد جشنواره شعرفجر که یک جشنواره بینالمللی است، میتوان آسیبشناسیهای جدی دیگری نیز ارائه کرد اما برای جشنوارهای که در آستانه نوزدهمین دوره خود قرار دارد، برنامهریزی و زمان مشخص برای برگزاری آن کمترین چیزی است که باید در اجرایش اتفاق بیافتد. چرا که حتما ۱۸ دوره آزمون و خطا برای آن کافی است و وقتش رسیده تا به ثبات برسد و مسئولان باید فکری به حال این فرزندخوانده مظلوم کنند.
تاریخ ارسال خبر :
1403/10/29 در ساعت : 16:20:45
تعداد مشاهده این خبر :
33