ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل مرثیه ای نذر مادر سادات

غزل مرثیه ای نذر مادر سادات
 
شاعر در اوج خلوت خود مات دفتر است
در انتظار مرثیه ای دردآور است
 
با شعرهای فاطمی اش دم گرفته است
همگریه با مراثی جانسوز « انور»* است
 
در مانده بود شاعر بیچاره، ناگهان
روح القدس** رسید که این روضه ی در است
 
شاعر تمام قافیه ها را ردیف کرد
اکنون که در توجه زهرای اطهر است:
 
حالی فرا گرفته سیاهی مدینه را
صحنه به صحنه عرصه ی صحرای محشر است
 
تلی به روی خانه ی مولا خراب شد
گویی که کوچه در گذر قوم بربر است
 
می سوخت در، زمین و زمان آه می کشید
تنها نه فاطمه که علی هم در آذر است
 
آیینه ای مقابل چشم علی شکست
آیینه ای که سنگ صبور پیمبر است
 
این روضه را هنوز پس از قرن های دور
از هر زبان که می شنوی نامکرر است
 
از آستان فاطمه آخر کجا رویم؟!
«دولت در آن سرا و گشایش در آن در است»
 

*مرحوم استاد انور اردبیلی (تاج الشعرا) از مدیحه سرایان به نام ادبیات آیینی آذربایجان است
 
**از امام صادق (ع) روایت است: هیچ شاعری نمی تواند در مدح و رثای ما (اهل بیت) شعری بسراید مگر اینکه روح القدس یاری اش کند
 
محمد شکری فرد
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/11/27 در ساعت : 21:39:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  706


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی محمدطاهری
1395/12/1 در ساعت : 15:26:37
از هر زبان که می شنوی نامکرر است..
مهدی سیدحسینی
1395/12/5 در ساعت : 23:15:50
درود
با آرزوی توفیق الهی
بازدید امروز : 7,061 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,292
logo-samandehi