ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درد دل یک پدر
درد دل یک پدر
 
در گوشه ی باغی همگانی تنها
بر نیمکتی نشست روزی پدری
 
آزرده و خسته مثل یک طفلِ یتیم
کز هر که رسیده خورده باشد تشری
 
آشفته شبیه قاتلی لو رفته
ترسیده شبیه دزدِ تحتِ نظری
 
از هر طرفی نگاه او بر می گشت
مانند یتیم خسته ی در به دری
 
انگار که از هر طرفش می خواهد
ناگاه بر او کمین گشاید خطری
 
اشک از سر و رو شبیه باران می ریخت
هر مو شده بود بر سرش چشمِ تری
 
می گفت نگاه پرغمش: می باشد
غمهای جهان از غم من مختصری
 
در زیرِ دو پشته خارِ ابروهایش
انگار که داشت هیزمِ شعله وری
 
در پا نه توانِ آن که پوید قدمی
در دست نه نای آن که کوبد به سری
 
کِز کرده و سر فرو به گردن برده
چون جوجه ی ناتوانِ بی بال و پری
 
گفتم که پکر می شود این باغ اگر
در گوشه ی آن نشسته باشد پکری
 
"برخیز و مخور غم جهان گذران"
غمگین منشین که غم ندارد اثری
 
برخیز و بیا بدون اما و اگر
دنیای دنی ندارد اما اگری
 
دیوار غم است اگرچه دور و برِ تو
برخیز و بکن در دلِ دیوار دری
 
فرمود مگو که زخمِ کاری دارم
با حرف مزن به زخم من نیشتری
 
تنها مرو اینچنین به قاضی برگرد
ای آن که نداری از غم ما خبری
 
بیکار شدم که کارفرمایم رفت
از کشورِ ما به یک دیارِ دگری
 
سرمایه ی ناچیز مرا هم دزدید
صندوقِ به زعمِ همگان معتبری
 
بی مایه چه کار می تواند مردی
بی کار چگونه سر کند کارگری
 
با کارگزاران غم خود را گفتم
یاسین نکند افاقه در گوش خری
 
رفتم همه جا از ته دل نالیدم
تاثیر نکرده ناله در گوشِ کری
 
سیر از دوجهان و جان خود خواهی شد
در سفره ی تو نبود اگر ماحضری
 
ده سالِ تمام دختری پاکیزه
در خانه ی من مانده به عقدِ پسری
 
کو تا ببرد به خانه اش همسر را
کو تا بدهم جهیزیه مختصری
 
شرمنده ی زن مباد هرگز مردی
شرمنده ی فرزند مبادا پدری
 
در خانه جز این دختر پاکیزه ی خوب
دارم پسرِ با ادب و با هنری
 
چون بشکه ی باروت جوانِ عزب است
بسته به خودش فتیله ی شعله وری
 
خاموش اگر فتیله اش را نکنیم
باقی نگذارد از خود و ما اثری
 
 
القصه چه درد سر دهم او را بود
صد گلّه و کلّه ایّ و صد فکر و سری
 
گفتم که بیا و تلخ با من منشین
بگذر ز گناهِ من که خوردم شکری
 
بی تاب مباش اگرچه سوز سخنم
بر خرمنِ صبر تو فرو زد شرری
 
هرچند که رنج و غم تو بسیار است
بی رنج و بدون غم نباشد بشری
 
از این سخن انگار پریشان تر شد
از جای خودش پرید مثلِ فنری
 
هر ثانیه بیشتر پریشان می شد
دیدم که نمانده طاقتِ بیشتری
 
یک آن که فرو گرفت سر کافی بود
تا پشت به او کرده بجویم مفری
 
خوردم قسم جلاله هرگز نکنم
تا آخر عمر خویش از آنجا گذری
 
#غلامعباس_سعیدی
 
کلمات کلیدی این مطلب :  درد دل یک پدر ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1397/3/4 در ساعت : 21:28:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  490


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1397/3/6 در ساعت : 3:43:3
سلام
احسنت استاد سعیدی عزیز
عالی
درودبر شما حضرت دوست
غلامعباس سعیدی
1397/3/6 در ساعت : 10:48:36
سلام و عرض ادب دوست بزرگوار

هنرمند خوب
جناب ذیفر عزیز

سپاسگزارممم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1397/3/10 در ساعت : 16:27:55
درود و دست مریزاد
زیباست
ای کاش پرنده ی تخیل می ساخت
چون ذهن تو از نگاه خود بال و پری
غلامعباس سعیدی
1397/3/11 در ساعت : 13:36:14
سلام و عرض ادب شاعر بزرگوار


بسیار سپاسگزارم
بازدید امروز : 8,226 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,539,457
logo-samandehi