آن روز بود شاهد  آن  ماجرا غدیر
شاهد به آن دقایق وآن صحنه هاغدیر
این صوت کیست گوید یا ایهاالرسول ...
با گوشت آشناست چقدر این صدا غدیر
گفتا  سعادتی است بخوانند  عاشقان :
"مولا و جبرئیل و رسول خدا ، غدیر"
با گوش هوش  آیه ی اکمال را شنید
لرزید از  تموج  خوف و رجا غدیر 
سر تا به پای چشم شد آنروز بنگرد
یک چشم سیر بر رخ شمس هدی غدیر
شد شور بخت آنکه ازاین حکم سربتافت
شیرین شد از قبولی حکم ولا غدیر
بیعت نمود و از طرف ها آبها سرود
آبی ترین قصیده ی  تبریک را غدیر
می کرد با تمام وجودش ز فرط شوق
آن روز  در زلال محبت شنا غدیر
چون وصل شد به بحر ولایت ادامه یافت
دریا شد از مجاورت کیمیا غدیر1
سیاله ولای علی  در رگش دوید
سرمست شد ز باده ی خم ولا غدیر
می خواست پر در آورد و این پیام را
با خود برد به دورترین نقطه ها غدیر 
شاهد به پیشوایی مولای  خویش بود
در امتداد  بعثت غار حرا  غدیر
بحث غدیر نقطه عطفی است درجهان
شک نیست   شد مقدمه ی کربلا غدیر
تا شداسیر آینه ی حق نما   غدیر
حاشابه جام جم بکند اعتنا غدیر
نازم به آن  طبیعت پاکیزه  وزلال
پیغام حق شنید  بسمع رضا غدیر
علی شهودی