ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دچار
                          دچار

خوشا بر ما که می‌­چینیم بر از برگ و بارِ هم
به یُمنِ عشق خوشبختیم در باغ و بهارِ هم
 
من و تو؟!؛ آری، آری؛ عشق وقتی باغبان باشد
چه زیبا می­‌نشاند خار و گُل را در کنارِ هم
 
به آن دشمن که کوه از کاه می‌­سازد بگو ای دوست
که ما از گُل نمی‌­گوییم نازک­‌تر به خارِ هم
 

به سوگِ سرو، می‌­گردد بلند از نخل‌­ها ناله
درختان جمله هستند، ای تبرها!، از تبارِ هم

چنان آب حیات است این؛ گواراتر از آن حتّی
چنین آبی که می‌­نوشیم ما از چشمه‌­سارِ هم
 
به هم بست از ازل ما هر دو را در چارچوبی، عشق
بدین­سان تا ابد هستیم همدرد و دچارِ هم
 
چو حرفِ کودکِ تازه‌­زبان‌­واکرده شیرین بود
اگر کردیم دشنامی هر از گاهی نثارِ هم!

دوای درد ما با ماست؛ برخیزیم و بگذاریم
من و تو مرهمی بر زخم­‌های بی‌­شمارِ هم
 
از این پس، منّتِ مهتاب بردن بس، بیا تا خود
چراغ و چشمِ هم باشیم در 
شب‌­های تارِ هم

مگر دریا کند یک‌کاسه‌ آنها را؛ به غیر از این
-دو رودِ دورازهم را کجا کاری به کارِ هم؟

 
من و تو آشنا بودیم و، کارِ عشق آسان شد
بسی بیگانه را این معجزه کرده است یارِ هم
 
وصالش با فراقش آن چنان فرقی ندارد آه
قرار است این چنین باشیم تا کی بی‌قرارِ هم؟ 

میان ماجراها ماجرای ما معمّایی است

که هم در عینِ وصل‌­استیم و هم چشم‌­انتظارِ هم
 
دواسبه از طلوع صبح می‌­­تازیم و، خود پیداست
که گم خواهیم شد تنگِ غروبی در غبارِ هم
 
دمار از روزگار غم درآوردن خوش است ای دل
درآوردیم ما امّا دمار از روزگارِ هم!
 
کلمات کلیدی این مطلب :  خار ، گل ، دوست ، دشمن ، باغبان ، عشق ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/9/30 در ساعت : 7:14:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  293


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حنظله ربانی
1398/9/30 در ساعت : 13:37:52
درود استاد ارجمند
علی گیاهی
1398/10/1 در ساعت : 13:7:59
درود بر شما
رضا محمدصالحی
1398/9/30 در ساعت : 13:25:27
سلام

عالی ، دستمریزاد استاد ذکاوت
امیر سیاهپوش
1398/10/29 در ساعت : 7:38:40
سلام و عرض ادب
بسیار عالی. صد مرحبا به شما. پس از مدتها شعری شیرین و پر مغز از شما دیدیم. هنیئا لک.
بسیار خوب بسیار خوب طیب الله

خوشا بر ما که می‌­چینیم بر از برگ و بارِ هم
به یُمنِ عشق خوشبختیم در باغ و بهارِ هم
من و تو؟!؛ آری، آری؛ عشق وقتی باغبان باشد
چه زیبا می­‌نشاند خار و گُل را در کنارِ هم
به آن دشمن که کوه از کاه می‌­سازد بگو ای دوست
که ما از گُل نمی‌­گوییم نازک­‌تر به خارِ هم
بازدید امروز : 4,619 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,535,850
logo-samandehi