از لبِ لعلِ تو مینوشند خوبان باده ها
دست بوسانِ تواند آقا و آقا زاده ها
بس که زیبایی ملائک نیز حیرت کرده اند
باید اینگونه بپوشانی رُخ از دلداده ها
همنشینانت خداجویانِ از ما بهترند
یک شبی را روز کن با از نظر افتاده ها
.
بنده ی نفسیم .. میدانم ، نبایستی ولی ...
فرق بگذاری میانِ برده و آزاده ها
بنده ها هم آرزو دارند .. حالا ما که هیچ ...
لااقل حالی بپرس از منتظِر اِستاده ها
من که میدانم از آن بالا تماشا میکنی
اشکهایی را که میریزد سرِ سجّاده ها
.
بگذریم .. امروز میلادست ، باید شاد بود
سهمِ ما هم میشود یکروز از آن باده ها .
مهران ساغری
۹۹/۰۱/۲۱
تاریخ ارسال :
1399/1/23 در ساعت : 18:27:32
| تعداد مشاهده این شعر :
109
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.