ممنونم جناب ضيايي
متاسفم كه ميبينم اين روزها به قول شما جدال بين قوالب شعري شديدن بالا گرفته به گونه اي كه امشب حتي در صفحه ي فيس بوك گروهي كه خود را دوستداران سبك زلال معرفي ميكردند با قلمي نسبتن تند از شاملو و و نيمايي گرفته تا سه گاني را به رگبار تند گويي بستند و............ شايد بهتر باشد اين مطلب را برايتان كپي پيست كنم:
در صفحه ي فيس بوك :
:نوشته ي دوستداران سبك زلال
سلام دوستان عزیز!
من تازگی ها در مورد قالب های من در آوردی جدید ، تحقیقاتی انجام داده ام که ماحصل تلاشم را تقدیمتان می کنم. البته نظر به چنین مرقومی نداشم. مخالفت عده ای در مورد قالب من در آوردی « سه گانی » انگیزه ام را بر انگیخت.
نظر اینجانب در مورد سه گانی :
سه گانی همان قالب نثر است در سه سطر.
می تواند در یک سطر هم باشد ( یک گانی )
می تواند در دو سطر کوتاه و بلند هم باشد ( دو گانی )
می تواند در چهار سطر هم باشد ( چهار گانی )
می تواند در پنج سطر هم باشد ( پنج گانی )
می تواند در شش سطر هم باشد ( شش گانی )
می تواند در هفت سطر هم باشد ( هفت گانی )
می تواند در هشت سطر هم باشد ( هشت گانی )
می تواند در نه سطر هم باشد ( نه گانی ) .... که بلاخره قالبش قالب « نثر » است.
شاملو آمد اسم نثر ادبی و قالب دکلمه را عوض کرد گذاشت «سپید» و به نام خودش سند زد آن وقت بزرگان ادب فارسی اعتراض نکردند. نیما یوشیج هم آمد ، اسم قالب نثر موزون و روان را عوض کرد گذاشت شعر نو ، هیچ کس نگفت که پس شعر کهنه کدام بود؟!!!!! و بعد هم «نیمایی» نام نهادند. نیمایی ئی که اصلاً تمایزی از فرم های کلاسیک ندارد و نمونه هایش از قرنها پیش در ادبیات وجود دارد، قبلاً امثال بایزید بسطامی و شیخ عبدالله انصاری به صورت کلان در این نوع قالب ها ( شعر منثور نیمائی و سپید ) گفته بودند...قالب، قالب است فرق نمی کند. این محتواست که در داخل قالب تغییر می کند کما اینکه در غزل، شکل قالب ثابت است و محتوا متناسب زمان، تغییر می کند . اما اسمش تغییر نمی کند.... لا اقل غزل مثنوی اسمش رویش است و کسی با اسم خودش معرفی نمی کند. ( غزل + مثنوی )... اما این هم چون از لحاظ قالب از کلاسیک جدا نشده و تغییر شکل و فرم ندارد. به حساب ساختار شکنی نمی باشد.
اما به نظر بنده، زلال در بین این همه آوردی ها منطقی تر است.
چون در موسیقی شعر، ایجاد تغییر از نوع منظم می کند که روالش تقلید از اشکال و فرم هایی چون غزل و رباعی و ترانه و.... که بنیانشان از نوع « بیت » حاصل از «دو مصراع مساوی» است، نیست و کلاً از کلاسیک جداست و مخالفت با سبکی این چنینی از روی انصاف نمی باشد. البته برهانیت سبک بودن و ساختار شکنی زلال، بیشتر در نوع عروضی قافیه دارش محسوس و مدلل است.
امیدوارم دوستان هم با نقد منطقی و نظر بنده موافق باشند.
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1386934464893239&set=a.1382753651977987.1073741830.100007300951038&type=1&theater