کارگاه ترانه
شایا تجلی
عشوه هاى شيرين
چه جورى پرنده باشه، اون كه آسمون نداره
چه جورى می شه بخنده، اون كه همزبون نداره
آرش شادى می تونه، بشكافه سينه ى غم رُ
ولى از بختِ بدِ من، آرشم كمون نداره
عمريه كوچه به كوچه، دنبالِ كسى می گردم
كسى كه نداره نامى، كسى كه نشون نداره
هر كى يه ستاره داره، توى آسمونِ اقبال
دلِ بی ستاره ى من، چرا آسمون نداره
تو بگو چطور می تونه، بره روى بوم خورشيد
كسى كه حتى يه پله، پاى نردبون نداره
تو بگو چطور می تونه، شعرِ غربتُ بخونه
كسى كه وقتِ گلايه، طفلكى زبون نداره
روى شونه ى ديواره، سقفِ خونه ى دلِ من
می ريزه با يه اشاره، سقفى كه ستون نداره
آسمون داره می باره، دوباره آروم و نم نم
چشمِ من ابرِ بهاره، گريه هام خزون نداره
تو و عشوه هاى شيرين، تو و يه قبيله فرهاد
می دونى هيشكى به چشمات، مثه من جنون نداره
تاریخ ارسال :
1393/3/26 در ساعت : 0:12:38
تعداد مشاهده :
2293
کسانی که این مقاله را می پسندند :
ارسال نظر :