ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود
۞ :: سروده‌ای از رضا اسماعیلی؛ تو ارتفاع شهادت، «مُطهری» بودی
۞ :: اختصاصی : هفتادو هشتمین جلسه انجمن ادبی بیدل دهلوی در تاریخ 29 فروردین 1399 به نام "شب سعدی"
۞ :: «دکتر حسن انوشه» سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی درگذشت
۞ :: شاعران، چهلم یاور همدانی را مجازی برگزار کردند
۞ :: اختصاصی : برنامه شب زنده یاد استاد دکتر سید حسن حسینی شاعر و منتقد ادبیات انقلاب اسلامی در گروه بین المللی هندیران
۞ :: اختصاصی : حاج محمود اکبرزاده شاعر و مداح مشهدی درگذشت
۞ :: تمدید مهلت ارسال آثار به کنگره شعر نرجسیه تا ۲۲ فروردین‌ماه



نثر روز

سوگند به آه.

آن‎گاه که در حنجره مهجور چاه فرو غلتید.

سوگند به الله،

که ماه را فهمید!

سوگند به گواهی قبله گاه.. . که تولد یافتم در آن.

«من» از کعبه می آیم، که فرمود «ولایة علی بن ابی‎طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» پیچده در آواز پر جبرئیل، سور اسرافیل، عبور میکائیل. ..، هزار ملائک. مگر نبود احاطه گرم آن هنگام که در تیه متراکم دشت به جست وجوی آب رفتم.

من سیادت رسولان عشق را به گردن گرفته ام، از همان سوختگی گردنه های حجاز...!

از همان گرسنگی خواهران شعب!

سرگردانی سرها. .. ریگزاران نفاق!

من از فتوحات مکه می آیم. از دروازه های گشوده شده خیبر، بدر، پهلوانی های حُنین.

من از گریبان مهر خورشید می‎آیم. آن روز که بر بلندای مقامش ایستاد و مرا در گرمای کلماتش به زمین تابید. درخشیدم و از دستان منبسط نور لغزیدم هوای غلتیده در غبار تردید را.

آرامشی شدم به رستاخیز خاک! تا یک شهر برای شنیدنم آرمید.

من از دهان تشنه غدیر می آیم؛ در حسرت جرعه ای وفاداری.

من از دهان غدیر می جوشم آن گاه که در حلاوت امامتم زلال گشت.

دمیده از صور پیغامبری هستم که مرا در رستاخیزی عظیم از گلوی سوخته رسالتش نجوا کرد که «إنی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی... ».

و این‎گونه شد که قرآن ناطق شدم.

من از روزی می آیم،

که فرشته بر بال فرشته می سایید. ملائک در ازدحام ملائک در ازدحام ملائک، سماع در سماع کائنات می چرخید.

آن روز که عقل العقول حرا، دستانم را به عرفان و حر نسبت داد و من بالا گرفتم تا طاق آسمان و دست ها یک به یک به آسمان کشیده شد و زبان ها به شطح کلمات ریخت و ذرّات گواهی دادند حقیقت مرا!

آن روزها روحی شدم پیچیده در شولای شانه های موسی علیه السلام

پیغمبری بزرگ ناگاه در من ریخت که از واجب الوجود می رسید و من به شکل امانی غریب درآمدم.

سوگند به قلم!

که هیچ گاه بلاغتم را نگنجید و من زبان شعله وری گشتم در جهل و رسای مردمان.

پس سوختم و خامشانه درم برآوردم که «إنی احقّ الناس. .. »

اگرچه حقیقت را همه فهمیدند، ولی ادراک آن نبود.

سوگند به قبله گاه.. . که در آن تولد یافتم!

سوگند به سجده گاه.. . که محراب و مرکب عروجم شد.


تاریخ ارسال :   1396/6/18 در ساعت : 0:58:52       تعداد مشاهده : 679



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,899 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,536,130
logo-samandehi