ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



بشنو از نی


#محمّدجواد غفورزاده.


آخــــر مـــــاه صفــــر، اوّلِ مـــاتــم شده است
دیده‌ها پر گهر و سینه پر از غم شده است

آه ای مــــاه، کــه داری بــه رخت گردِ ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است

آخر ای مـاه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همــرنگ محرّم شده است

عرشیــان، منتظــــر واقعــــه‌ای جان‌سوزند
چشم قدسی نفسان چشمهٔ زمزم شده است

شب تـــودیــــع پیمبر، شهــــــدا می‌گفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسّم شده است

تا که بر چیده شد از روی زمیــن سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است

مجتبـــی گلشنی از لاله به لب، کــرد وداع
داغ او داغ دل عـــــالـــم و آدم شده است

بـــــاغ، لبریز شــــــد از زمزمهٔ یــاس کبـود
لالــــه، دلتنگ‌تر از حجلــهٔ ماتم شده است

میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غــــم او عیسی مـریـم شده است

از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشیدمصمّم شده است

تا بسوزد دل ذرّیــــــهٔ زهـــــــرای بتــــــول
زهــر در ساغر انگـــــور فراهم شده است

راستی تــا بزند بــوســـه بر ایــــــوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شمـــا خم شده است

پایتخـــت دل صاحــب‌نظـــران است این‌جا
مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است

گر چه بسیــــار خطا دیــــــده‌ای از مـا، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟

گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است.


تاریخ ارسال :   1397/8/16 در ساعت : 20:40:3       تعداد مشاهده : 348



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,172 | بازدید دیروز : 5,303 | بازدید کل : 122,917,702
logo-samandehi