302
صد سال به این سال ها
غزل تاجبخش
خانه پدربزرگم تالاری آئینه کاری داشت که در نوروز مردم در آن جمع میشدند و از او سکههای اشرفی عیدی میگرفتند. در بروجرد اهمیت زیادی به سنتهای نوروز داده میشد؛ یادم میآید رسمی بود به نام «ناقالی» که در آن، گروهی راه میافتادند و از در این خانه به آن خانه میرفتند و مثل آئین حاجی فیروز، نوروز را به مردم مبارک باد میگفتند و مردم هم در مقابل به آنها کشمش و آجیل و ... را عیدی میدادند.
برخلاف امروز که تا عید میشود، مردم شهر و دیار خود را ترک میکنند و به مسافرت میروند، آن زمان آئینهای نوروز مثل چهارشنبه سوری، قاشق زنی، فالگوش ایستادن و دید و بازدیدهای نوروزی پراهمیت بود و اعتماد به نفس، دعای خیر کردن به حق همدیگر، برای مردمان آن زمن بسیار مطرح بود.
پدربزرگ من، حاج محمد کاظم خان تاجبخش، اهمیت زیادی به عیدی دادن میداد. یادم میآید که میوههای نوبرانه و تازه را میخرید و به همراه سکه و به خصوص اشرفی زمان قاجار، به دیگران عیدی میداد. در خانه پدربزرگ من در بروجرد تالار بزرگی بود که سقفش آینه کاری بود و کسانی که به دیدن پدربزرگم میآمدند، در آن جمع میشدند و پدربزرگ به آنها، سکه هدیه میداد.
.نقل خاطرات ، تنها با ارجاع به سایت شاعران پارسی زبان و ذکر منبع مجاز می باشد
تاریخ ارسال :
1398/1/4 در ساعت : 18:35:3
تعداد مشاهده :
380