خاطرات
303
یغمای خشتمال نیشابوری
کیوان ساکت
من یغما را به واسطه هنرمند همشهری ایشان (رضا شاکری) شناختم؛ ایشان گفتند " یغما شاعر خشتمال است" و من علاقهمند بودم تا اینکه یغما را دیدیم و به قول مشکاتیان زلفمان به زلف هم گره خورد. هر پنجشنبه به نیشابور میآمدم؛ خانهای که متأسفانه فروخته و در هم کوبیده شد و یک ساختمان بدقواره به جای آن ساخته شده است؛ آن زمان فقط همان ساختمان خشتی با دو اتاق قرار داشت و اطراف آن خانه بیابان و گندمزار بود.
یغما تا سی سالگی سواد نداشت و خواندن و نوشتن را با نقاشی یاد گرفت؛ یغما برای اینکه بتواند از کتابخانه عمومی استفاده کند شغل خود را از کارگری به خشتمالی تغییر داد که بتواند صبحها به کتابخانه برود و شعرهای خود را کامل کند.
.نقل خاطرات ، تنها با ارجاع به سایت شاعران پارسی زبان و ذکر منبع مجاز می باشد
تاریخ ارسال :
1398/2/27 در ساعت : 18:52:42
تعداد مشاهده :
335
کسانی که این مقاله را می پسندند :
ارسال نظر :