شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند
شعر هنر اول ما ایرانیان است،هنری که در سراسر جهان نام ایران و ایرانی را با فرهنگ و ادب گره می زند.
و شاعری هنر دوستی و همنشینی با واژه است و کلام ،شاعر تا نیندیشد،تا مهربان نباشد،تا خوب نبیند و خوب نشنود نمی تواند واژه ها را با مهر و عطوفت مهمان دفتر و قلمش کند.
واژه هایی که مهربان هستند،واژه هایی که راز هستی را می دانند و بار هستی را به دوش می کشند و شاعر نه تنها یک هنرمند که یک رهرو و سالک است و در سراسر این مسیر پر پیچ و خم در حال گذراندن هفت خوان عشق و عرفان.
شاعر اگر سالک نباشد با اولین مرحبا و تحسین خود را در قله می بیند و از جلا دادن روح و روشن نگاه داشتن ضمیرش دست می کشد، حال آنکه بزرگترین مانع بر سر راه نوشتن عجب و غرور است .
شاعر اگر دلی مهربان و بخشنده نداشته باشد درهای ملکوت واژه ها بر قلبش گشوده نخواهد شد،ما شاعران نمی توانیم و نباید حتی در سخت ترین لحظات و زمانها ساحت مقدس واژه و کلام را فراموش کنیم و جز کلمه طیبه بر زبان بیاوریم،چرا که هر واژه ای وزن و بار معنوی خودش را دارد و واژه های نامهربان موجب دلشکستگی و دلسردی مهرواژه ها هستند.
اشک شاعر،اشک جامعه است و غمش غم دیگران،با خنده های دخترکی در خیابان قلبش سرشار از شور می شود و با دیدن بال شکسته ی کبوتری قلمش خون می گرید.شاعر اگر به جهان دیگر گونه ننگرد به راز واژه ها دست پیدا نخواهد کرد.شعری که زندگی ست،شعری که زندگی را زیباتر می کند،شعری که غم از دل می برد و شادی آسمانی را مهمان دلها می کند،جز شعر برآمده از دلی صاف و مهربان نیست.
حال آنکه شاعر،این واژه ی بااحساس و مهربان، بسیاری از اوقات در خلوت خود دست بر سر واژه ها می کشد و هیچکس از او نمی پرسد که:چرا گرفته دلت مثل آنکه تنهایی!
امید آنکه در روز شعر و ادب،مهربانی شعر همراه دقیقه هایمان باشد و شاعران سفرکرده را با فاتحه ای به یاد آوریم.
تاریخ ارسال :
1398/6/27 در ساعت : 14:0:49
تعداد مشاهده :
181