ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود
۞ :: سروده‌ای از رضا اسماعیلی؛ تو ارتفاع شهادت، «مُطهری» بودی
۞ :: اختصاصی : هفتادو هشتمین جلسه انجمن ادبی بیدل دهلوی در تاریخ 29 فروردین 1399 به نام "شب سعدی"
۞ :: «دکتر حسن انوشه» سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی درگذشت
۞ :: شاعران، چهلم یاور همدانی را مجازی برگزار کردند
۞ :: اختصاصی : برنامه شب زنده یاد استاد دکتر سید حسن حسینی شاعر و منتقد ادبیات انقلاب اسلامی در گروه بین المللی هندیران
۞ :: اختصاصی : حاج محمود اکبرزاده شاعر و مداح مشهدی درگذشت
۞ :: تمدید مهلت ارسال آثار به کنگره شعر نرجسیه تا ۲۲ فروردین‌ماه



سخن هفته


نیم نگاهی به وضعیت ادبیات در فضای مجازی!
عباس خوش عمل

**در راسته بازار فضای مجازی هرکس دکانی باز کرده است.یکی دکان دونبش کلّه پاچه و سیرابی فروشی و یکی دکّه یا زیرپله ای اجاره ای که در آن احجارکریمه و جواهرات نفیسه ارائه می کند.معلوم است که همیشه در مقابل دکان دونبش کلّه پاچه فروشی مشتری ها کاسه و قابلمه به دست صف می بندند ؛ اما کمتر کسی در مقابل دکّه یا زیرپله ی اجاره ای موصوف توقف می کند تا لااقل نگاهی به آنچه در ویترین است بیندازد!

چند سال پیش قبل از آن که به فضای مجازی قدم بگذارم فکر می کردم این فضا پایگاه فرهیختگان -دانش دوستان و همه ی کسانی است که مطالب فاخری می نویسند یا لااقل دوست می دارند بخوانند.اما متأسفانه هر چه بیشتر از ایام حضورم در این فضا گذشت ناامیدتر شدم.بلانسبت همه ی کسانی که می فهمند و می اندیشند و دانسته های ارزشمندشان را در فضای مذکور ارائه می کنند،این فضا بیشتر شباهت به مطبوعات باری به هرجهتی زرد دارد.
نشانه و علامت روشن و واضح آن هم آمار لایکها و نظرهایی است که داده می شود.مثلا فردی عکس حیوان خانگی اش را می گذارد -عکس خوش چشم و ابرویش را می گذارد-عکس نیمه عریانش را در کهنسالی با جام باده دردست می گذارد-عبارت و جمله ی نامفهوم و سرد و باردی را به خیال دلربایی می گذارد-پیرزنی با یاد و خاطره ی ایام جوانی عکسهای یادگاریش را می گذارد-پیرمردی خبر می دهد که من مدتی غیبت داشتم و حالا آمدم و بعد عکسهای دندان نمای عهد صباوتش را می گذارد-یا حتی در عبارتی کوتاه می نویسد:حالتون چط و...و....و....ره!!!؟....و....و....و.... دقایقی نمی گذرد که می بینید دهها و بل صدها لایک پای مطالب اغلب بی ارزششان می خورد و یا در مدح و نعتشان خوشواها و خوشامدگویی های کذایی پی در پی درج می شود.
آن وقت شایستگانی که فسفر مغز می سوزانند تا بهترین مطالب را بیندیشند و درج کنند و یا در دهها کتاب و جزوه بگردند و فاخرترین نوشته ها را از بزرگان علم و ادب ارائه کنند ، با کمترین استقبال و اقبالی مواجه می شوند و بیش از ده بیست نفر به پستهایشان نگاه نمی کند!
اینها همه واقعا ناامیدکننده است.ارادتمند همه ی شما به این خاطر که چرا من و مطالبم مورد توجه نیستیم زبان به شکوه باز نکرده ام. متأسفانه رویکرد مرد و زن و پیر و جوان جامعه ی ما به مطالب علمی-فرهنگی و ادبی و هنری ، روز به روز کاهش می یابد و وقتی چنین باشد امید بستن به هر تحولی در فضای جامعه بی فایده و بمنزله ی آب در هاون کوبیدن است.
آری؛اینگونه آدمهای ایرانی فارسی زبانی هستیم و آن وقت دلخور و ناراحتیم که چرا تا به حال نتوانسته ایم جایزه ی ارزشمند نوبل ادبی را حداقل برای یک بار به خود اختصاص دهیم.عربها و ترکها که گنجینه ی علم وفرهنگ و ادب و هنرشان روی هم رفته به اندازه ی ده درصد کل داشته های ما ایرانیان در این زمینه نیست ، تا کنون توانسته اند یک یا چند بار نوبل ادبی را به خود اختصاص دهند و بر این موهبت ببالند و کله گوشه به عرش برسانند....
قصد من خدای نکرده اهانت به فرد یا گروهی نبوده و نیست؛ چون هر کس به اندازه ی تلاش و لیاقتش اندوخته هایی دارد که هم خود از آن استفاده می کند و هم در اختیار دیگران می گذارد تا از آن بهره مند شوند.غرض واگویی حقیقت و واقعیتی عینی و ملموس است و درددلی دوستانه با همه ی عزیزانی که -علی قدر مراتبهم-هم از علم و دانش بهره مندند و هم شعور و معرفت بالا و والایی دارند....مادر بزرگی داشتم که در 110 سالگی مرحوم شد.آن زمان که دچار فراموشی و نسیان نشده بود یکی از موعظه ها و پندهایش به ما این بودکه:ننه جان!آدم باید هر دلخوری و نادل گرانی و حرف مچاله شده ای را در درونش دارد به زبان بیاورد تا خدای نکرده آن همه در دلش نماند که به کدورت تبدیل شود و آینه ی دل را پر زنگ و غبار کند....



تاریخ ارسال :   1398/7/8 در ساعت : 11:41:7       تعداد مشاهده : 170



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,030 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,535,261
logo-samandehi