عمریست چون گنبد تو
من قرصِ کامل ندیدم
هِی خیره خیره به گنبد...
"انگار خوشگل ندیدم!"
گویی دو بالِ کبوتر
چون دستهایی سپید است
چون دست موسی که تابید
یک معجزه...یک پدیده ست
چشمانِ آیینه کاری
خیره به زلفِ ضریح است
تا بوسه میگیری از آن
از عطر گل میشوی مست
ابروی سقف گوهرشاد
تیری رها کرده امشب
من شاد از بوسه ی تیر...
"بوسه چه ها کرده امشب!"
.
.
.
آهو به آهو دویدم
صحن و سرایِ دلم را
پیچیده شد در همه جا
ذکرِ"اسیرم کن آقا!"
یادنوشت:از مشهد به تهران برگشتن اصلا کار ساده ای نیست!
پانوشت۱:نقد "آخر شخص مفرد" را در خبرگزاری فارس،در اینجا بخوانید
پانوشت۲:گفتگو با عارفه دهقانی در خبرگزاری فارس را در اینجا بخوانید
پانوشت پانوشتها:البته در هردو برخی اشکالات تایپی وجود دارد خصوصا در اشعار