ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چند دقیقه با خدا
ای خدای گلهای بی نام و نشان! 
ما انسانها ندانسته و ناخواسته برای خود قید و بندهایی درست می کنیم و خود را در آنها گرفتار می کنیم. برخی خرافات و افسانه هایی که در جانمان نشسته اند. برخی حسد ها و کینه ها و لج بازیها، برخی رسم و رسومات بی ریشه؛ و برخی عادات غلط و رفتارهایی که مثل میله های قفس دور خود چیده ایم... و اینها کمترین آثارشان این است که ما را از مهربانی تو دور می کنند. 
در این روز از ضیافت ماه رمضان، تو را به جان همه پرنده های آزاد و رها، ما را از شرّ قفسهایی که برای خودمان ساخته ایم رهایی بخش. همین
 
 
 
ای خدای روشنی بخش دلها!
خودم می توانم درک کنم که چقدر باید دنیای قلبم تاریک باشد که تو را نبینم. و چقدر باید از تو دور باشم که نتوانم درکی از مهربانی و نعمت های فراوان تو داشته باشم. و چقدر باید آلوده گناه باشم که ادعا کنم موفقیتی اگر بدست آورده ام حاصل زیرکی و تلاشهای خودم بوده. 
...و اگر این شبهای قدر و روزهای رمضان، چشمان مرا به دیدن جمال تو باز نکنند، جز گرسنگی و تشنگی حاصلی نبرده ام.
ای خدای بزرگ و بخشنده!
چشمان مرا آنقدر روشنی ببخش، که به هر سو نگاه کنم جز شکوه عظمت و زیبایی تو را نبینم. همین!
 
 
 
 
ای خداوند حکیم!
ما آدم های عجول، گاهی برای رسیدن به خواسته هایمان اصرار داریم و دوست داریم خیلی زود به آنها برسیم. بدون اینکه توجه داشته باشیم که ممکن است این خواسته برایمان مفید نباشد. حتی گاهی برای رسیدن به این آرزوها، تلاشهای زیادی می کنیم اما چون به آن نمی رسیم زبان به گلایه باز می کنیم. غافل از اینکه حکمت تو در نرسین یا دیر رسیدن به آن است.
ای خدایی که با نعمت‌هایت با ما اظهار دوستی می کنی!
ما را بخاطر خواسته های نابجایمان ببخش. و آن چیزی را نصیبمان کن که رضای خاطر تو در آن است. همین!
 
 
 
ای خدایی که لغزش‌های گنه کاران را می پوشانی! 
ما آدمهای فراموشکار با اینکه می دانیم که گناه، روح انسان را آلوده و از تعادل دور می کند، اما باز اگر مرحمت تو یاریمان نکند،  دست از گناه بر نمی داریم. 
حالا وقتی به خودم نگاه می کنم و خطاهایی که مرتکب شده ام، مثل یک گیاه پژمرده می شوم. اما وقتی به یاد کرامت و بزرگواری تو می افتم، نشاط و امیدواری در رگهای وجودم به جریان می افتد.
 ای پناه بی پناهان! کمکمان کن تا در مسیری که به ما نشان داده ای، پایدار و ثابت قدم باشم. همین!
 
 
 
ای یگانه ای که همتایی ندارد
با اینکه از همه کهکشانها بالاتر نشسته ای اما از رگ گردن به ما نزدیکتری.
تو آن خدای مقتدری هستی که برای بقای دریاها باران را هدیه می دهی. برای خوشیختی ابرها باد را می فرستی. برای شکوفه های درختان لبخند تقدیم می کنی و در قلب ما آدمها عشق را به ودیعه گذاشته ای تا به هم مهر بورزیم. و همین عشق است که ما را نسبت به کوه ها و دریا ها و درختها برتری داده است. چون می توانیم فکر کنیم و با تو حرف بزنیم 
ای خدای بزرگ بی همتا، در این روز شریف کمک کن تا وجودم را از گناهان بزرگ و کوچک بتکانم. همین
 

 
ای پروردگار صبر و سکوت و سخاوت
اگر گوش شنوایی باشد، حرفهای زیادی در سکوت نهفته است این را می توان از نیایش درختها فهمید. از نجوای رود و زمزمه لاله ها و آفتابگردانها. و این سکوت را تو به آنها آموخته ای که از هر فریادی برتر است. 
...و من چقدر حرفهای ناگفته به تو بدهکارم. چه سحرهایی که می توانستم روبرویت بنشینم و با لهجه باران با تو حرف بزنم اما بهانه خواب، مرا از تو دور کرد. 
ای پروردگار زیبایی ها!
در بیست و پنجمین روز از ضیافت ماه عزیز رمضان، آغوش مهربانیت را به روی ما باز کن و ما را ببخش و بیامرز. 
کلمات کلیدی این مطلب :  نثر ادبی مناجات ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1403/12/21 در ساعت : 16:38:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  23


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 10,315 | بازدید دیروز : 14,792 | بازدید کل : 122,466,051
logo-samandehi