ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چه كنم؟ تقدیم به دل خونین زینب س

پس از تو اي سحر من، سپيده را چه كنم؟

اگر كه بر تو نگريم دو ديده را چه كنم؟

 

اگر سپيدي مو را به خون خضاب كنم

دل شكسته و قد خميده را چه كنم؟

 

به روي مركب عريان اگر سوار شوم

حسين (ع)! اين گل در خون تپيده را چه كنم؟

 

وگر كه جان بسپارم كنار پيكر ماه

ستارگان به خون آرميده را چه كنم؟

 

اگر به خون دل خسته‌اش نيارايم

سرشك تازه به دامان چكيده را چه كنم؟

 

وگر به آهِ فغان‌پرورش بدل نكنم

بگو كه هستيِ بر لب رسيده را چه كنم؟

 

براي من غزلي چشم خون‌فشان كافي‌ست

چرا قصيده بگويم؟ قصيده را چه كنم؟
کلمات کلیدی این مطلب :  کربلا ، عاشورا ، زینب ، امام حسین ، مرثیه ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/9 در ساعت : 22:3:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  876


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

آرش پورعلیزاده
1391/9/10 در ساعت : 12:40:44
درود بر همولایتی از نزدیک نادیده! حکایت کربلا از زبان شما شنیدن دارد.
خلیل ذکاوت
1391/9/10 در ساعت : 15:52:53
سلام
بهره بردم
ماجور باشید
زهرا شعبانی
1391/9/10 در ساعت : 7:13:57
اگر كه بر تو نگريم دو ديده را چه كنم؟

مأجور باشید انشاالله...
نغمه مستشارنظامی
1391/9/10 در ساعت : 16:32:31
اگر سپيدي مو را به خون خضاب كنم

دل شكسته و قد خميده را چه كنم؟
سلام استاد بزرگوار عالی بود
محمد شکری فرد
1391/9/10 در ساعت : 9:44:34
سلام آقای حسن زاده...غزل زیبایی خواندم...

ممنون.
فرزانه سعادتمند
1391/9/10 در ساعت : 18:31:37
اگرکه برتو نگریم دو دیده را چه کنم
سلام ودرود اجرتان با سالار شهیدان
قبول باشد التماس دعا
محمدرضا سلیمی
1391/9/9 در ساعت : 23:13:24
سلام
بهره بردم از غزل زيبا و حزن انگيزتون
التماس دعا
سید نقی عباس «کیفی»
1391/9/17 در ساعت : 0:15:32
براي من غزلي چشم خون‌فشان كافي‌ست
چرا قصيده بگويم؟ قصيده را چه كنم؟

قلمتان استوار
ایمان کریمی
1391/9/9 در ساعت : 23:55:27
براي من غزلي چشم خون‌فشان كافي‌ست
چرا قصيده بگويم؟ قصيده را چه كنم

سلام استاد
طیب الله

یا عقیله العرب مدد
بازدید امروز : 8,797 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,981,718
logo-samandehi