ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آن روی عشق
قصه‌ی عشق آخری هم داشت
عاشقی روی دیگری هم داشت
 
گاه آن روی عشق پنهان است
گاه راه از میان توفان است
 
عشق گاهی سر جنون دارد
اشتیاقی به رنگ خون دارد
 
گاه فرمان دهد زمین بخوری
سیلی از دست بدترین بخوری
 
سر هجده بهار پیر شوی
بین دیوار و در اسیر شوی
 
ریشه‌ی عشق اگر چه افلاکی است
گاه دربند چادری خاکی است
 
گاه چشم تر از تو می‌خواهد
زخمِ میخ در از تو می‌خواهد
 
عشق اگرچه هزار غم دارد
ماه پهلو گرفته کم دارد
 
دوست دارد که بی‌قرار شوی
روی دل رحم ذوالفقار شوی
 
پیش محبوب دست و پا بزنی
جای او فضه را صدا بزنی
 
قدر باشی و قدر نشناسان
بگذرند از کنار تو آسان
 
می‌کشاند به کوچه راهت را
می‌کشد در خسوف ماهت را
 
گاه دستی کبود می‌خواهد
یاس با بوی دود می‌خواهد
 
بازی عشق سرشکستن داشت
پای جانان به جان نشستن داشت
 
گاه فرمان دهد که پرپر شو
جان حیدر! فدای حیدر شو
 
آه زهرا ! بگو علی چه کند؟
مرد جنگ است او، ولی چه کند؟
 
کلمات کلیدی این مطلب :  مرثیه ، حضرت زهرا ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/24 در ساعت : 3:53:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  821


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

یاسمین صباغیان طوسی
1392/1/24 در ساعت : 22:14:36
سلام. خیلی زیبا بود آقای صرافان . استفاده کردیم. قبول باشه. منتها مصرع دوم این بیت رو متوجه نشدم
دوست دارد که بی‌قرار شوی
روی دل رحم ذوالفقار شوی
یوسف شیردژم «افق»
1392/1/24 در ساعت : 20:48:34
سلام

بسیار روان سروده اید

زنده باشید

مجید هادوی
1392/1/24 در ساعت : 10:56:38
خیلی استفاده کردم برادر
قبول حضرتش باشد انشالله
خیلی دلنشین بود
ساراسادات باختر
1392/1/24 در ساعت : 9:7:9
بسیار بسیار زیبا و تاسف بار بود
درود جناب صرافان..
علی رضا آیت اللهی
1392/1/25 در ساعت : 8:34:29
سلام
سروده های مثنوی اکثرا" از دل برخاسته و دلنشین اند . به ویژه این مثنوی که سوزناک است و سوزنده و در عین حال تاثیر گذار و تامل بر انگیز.
شعری است زیبا ، روان ؛ و آنطور که به روح و روان من نشست یادگار عصر جوانمردان و عیاران . به نوعی ایرانی ناب...
...عاشقانه ، عارفانه
استوار و پایدار باشید انشاء الله .
قاسم صرافان
1392/1/25 در ساعت : 11:56:30
سلام. بسیار ممنونم از لطفتون
آن نکات رو هم که فرمودید بررسی میکنم
مصطفی کارگر
1392/1/24 در ساعت : 11:38:44
سلام جناب صرافان عزیز.

عشق گاهی سر جنون دارد
اشتیاقی به رنگ خون دارد

عالی بود عالی. با اجازه‌تون من بارها شعرهای شما را توی مجالس خوانده‌ام. اشکهایی که ریخته‌اند، باعث می‌شود دوباره به شما شعر بدهند. و چون شعر شما خوب است اشک می‌گیرد./

--------------------

سلام. ممنون از لطفتون برادر
دعا کنید لایق این محبتها باشم
البته حسن نظر شما و سایر دوستان هم در کنار خجالت زدگی ، موجب دلگرمی فراوان و افزایش انگیزه سرودن است.
مصطفی کارگر
1392/1/24 در ساعت : 14:18:13
خواهش می‌کنم. این استفاده از شعر شما بیشتر به همان چند لحظه‌ای بر می‌گردد که توی شیراز کنار هم نشسته بودیم. هنگام صحبت‌های دکتر سنگری.
به خاطر خودتان به شعرتان هم اطمینان کردم. و حالا به خاطر شعرتان به شما اعتمادم دو چندان شده است.
ما را که یادتان می‌آید؟

--------------

مثل عکس نیمرختون متاسفانه نصفه و نیمه یادم هست. ولی بعد از این مثل ماه کاملید در شب سیاه دل ما
وحیده افضلی
1392/1/24 در ساعت : 13:47:52
درود فراوان بر شما
التماس دعا
علی حبیب نژاد
1392/2/6 در ساعت : 2:43:9
زنده باد قاسم صرافان شاعر و عزیز
به دل نشست برادر
بابت ه دو چشم هم مجددا تبریک

یا حق
محمدمهدی عبدالهی
1392/7/19 در ساعت : 10:18:24
سلام بر برادر بزرگوارم آقا قاسم عزیز
بسیار زیبا بود و این شعرتان را بنده حقیر در هر مجلسی خواندم دعایتان کردم.
خداوند به حق حضرت صدیقه طاهره (س)بر توفیقاتتان بیفزاید.
یا علی
بازدید امروز : 3,405 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,770,338
logo-samandehi