زیباست عزیز دلم موفق باشی

با سلامی دوباره

از استخدام " صراط " این نکته معلوم می شود که شاعر محترمه با نگاهی قرآنی به موضوع پرداخته که فراتر از عشق های مجازی است......
اما حقیقت صراط چیست ؟ :

“ألا الی الله تصیر الامور.... (شوری، ۵۳) رجوع تمام امور عالم آفرینش به سوی او است و “ان الی ربک المنتهی ( نجم، ۴۲) انسان هم به عنوان جزئی از این هستی محکوم به این حکم است.

پس صراط بر دو قسم است :

1 -صراطی که تمام موجودات در یک سیر تکوینی و غیراختیاری حرکت می کنند

2- صراطی که راه سعادت انسان است و از آنجایی که با اختیار برگزیده می شود از جنس "راه " است
( اهدناالصراط المستقیم "

اما شاعر خوب ما "صراط مستقیم " نفرموده است بلکه با مهندسی "صراط مطمئن" ظاهرا نگاهش به آیه ی شریفه " یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربکِ راضیه مرضیه ...... (سوره مبارکه فجر)" بوده است و از آنجایی که این آیه شریفه در شأن حضرت ابی عبدالله علیه السلام نازل شده است با این کلیدواژه همه چیز در این شعر زیبا قابل شرح و توجیه است امام حسین علیه السلام هم عشق است هم عاشق ، هم به مقام فنا واصل شده است و هم خود " راه " وصال است و ....... برای خانم تاشماتاوا آرزوی تندرستی و عاقبت به خیری می نمایم ....

آفرین بر خواهر خوبم که چنین زیبا و هنرمندانه و البته حکیمانه سروده است..... موفق باشید

درود
دو سطر اول اگر در پایان شعر قرار گیرد، و دو "خود" ی که در شعر آمده حذف شود شعریت آن بیشتر خواهد شد و در عین حال به مخاطب اجازه داده می شود تصویر مورد نظر خود را در ذهن تداعی کند و با یک تصویر از پیش تعیین شده روبرو نخواهد شد
برقرار باشید

دوست داشتم رویایتان از سطح واژه به سمت تجسم آن در شعر پیش می رفت . ممنونم .

درود و احسنت
لذت بردم شاعر

درود بر شما شعر و نگاه تان به عشق ستودنی است.
موفق و پایدار باشید

با سلام بر شاعر محترم خانم تاشماتاوا. نوشتن برای شاعری که غیر ایرانی وزبان اصلی اش احتمالا غیر از فارسی است بسیار سخت است ومقایسه ی شعر ش با اشعار فارسی زبانان داخل ایران شاید ناعادلانه باشد. همین که در این شعر کوتاه به نظر میرسد شاعر شعری نو بر پایه ی افعاعیل عروضی سروده وبه خوبی از عهده ی این کار برآمده است مایه ی مباهات است.زنجیره ی فاعلاتن تا پایان شعر به خوبی مورد استفاده واقع شده است وبه نظر می اید شاعر باهمان زبانی که شعر کلاسیک میگوید به شعر نونیز پرداخته است یعنی محتوای ریخته شده در قالب وزن دقیقا با محتوای اشعار کلاسیک مطابقت دارد.من فکر میکنم شعر نو غیر از
اینکه وزن وقافیه را به هم میریزد باید به فرم درونی وریخت هم دست ببرد اندیشه ها باید به نوعی ازشعر سنتی فاصله بگیرد. در این شعر شاعر دارد عشق را خطاب قرار میدهد ودر سطر اول از عشق با عنوان صراط مطمئن یاد می کند ودر ادامه نیز در چند سطر این نگاه را ادامه می دهد..راه پایانی ندارد یعنی عشق پایانی ندارد ودر ادامه باز می گوید راه یعنی عشق واین واگویه ای بیش نیست با عشق .یک گپ زدن البته یک طرفه وبی جواب باعشق که به خاطر کوتاه بودن به سرانجامی نرسیده است.صرف درست بودن وزن در شعر کلاسیک ونو برای شعر کافی نیست.محتوا و مضامین مورد استفاده شده در شعر هم بسیار اهمیت دارد که در این شعر به نظر میرسد چندان موفق نبوده است پرواز خیال در آسمان مضامین میتوانست شعر را برای مخاطب دلنشین تر کند .تعبیر راه وتشبیه کردن عشق به راه ومقصد می توانست بیشتر از این تصاویر موفقی را برای شعر به همراه بیاورد.با این حال حرکت روان شعر ازآغاز تا پایان از نکات مثبت دیگر شعر است.برای سرکارخانم تاشماتاوا که هنوز فرصت های طلایی زمان های پیش رو را در اختیار دارند به روزی وکام یابی آرزو دارم.

مهمترین ویژگی این شعر جهان بینی لطیف و شاعرانه آن است که عشق را با همه وعده و وعیدها و فراز و نشیب هایش ارج نهاده و به این مهم پی برده است که مقصد و مقصود جهان جز عشق نمی تواند باشد.

این نگرش و بینش زیبا در همه آثار خانم تاشماتاوا دیده می شود و نشان از مطالعه وسیع ایشان در آثار شعرا و عرفای پارسی زبان دارد.

نکته قابل توجه دیگر استفاده از قالب نیمایی است.
قالب نیمایی از جمله قالبهای بسیار خوب شعر پارسی است که شاعرانی چون قیصر بهترین و ماندگار ترین آثار خود را در این قالب سروده اند.
دلبر شعر پارسی را در قالبهای مختلفی از جمله دو بیتی و غزل و نیمایی آزموده است و بر خلاف اکثر شاعران جوان که خود را به یک قالب شعری محدود می کنند وی از عهده این قالبها بر آمده است.

نگاه لطیف دلبر به جهان پیرامونش نشان دهنده ژرف نگری اوست.پیش از هر چیز احساس علاقه و تعهد او به زبان پارسی و دین اسلام برای ما که گاه داشتن این نعمت های گرانسنگ را فراموش می کنیم آموزنده است.