ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرا بازیچه ی خود کرد بین آتش و باران .....
طغیان
نویسنده: سید مهدی نژاد هاشمی - ۱۳٩٢/٥/٢٦
مرا بازیچه ی خود کرد بین آتش و باران
که گاهی باعث خاموشی محض است یا طغیان
نفهمیدم که شیطان است و دل را می برد با خود
نفهمیدم که آتش می زند بر دامن انسان
نگاه بی پناهم را به ابروهاش پیچانده
که ویران است از اعماق دل امواج سرگردان
سرو سامان نخواهم یافت از این پس خودم ...دیدم
ترک برداشت ایوان مداین در ته فنجان
.
.
چراغ قرمزم را رد کن و بگذر از این قانون_
_که ممنوع است اینک پرسه در اطراف این میدان
من از بوی تنت در باد فهمیدم مرا دنیا
رها کرده به حال خود بدون هیچ پشتیبان
گمانم با خدا قصد تبانی داشت لبهایت
که سیب سرخ سزفصل هبوطی است بی پایان
مهدی نژادهاشمی
می چکد خون برادر کشی از پیراهن
خودکشی کردن محض است به تو دل دادن
......
مانند اشکی سرخ از چشمان مرداد
افتادم و افتادنم را برد از یاد
تا ازدحام کوچه ی تردید رفتم
وقتی که دستش را به دست باد می داد
.
.
اردیبهشت تو نشان از مرگ دارد
نفرین به آنروزی که چشمم بر تو افتاد
نفرین به تو نفرین به من نفرین شاید که باهم
این اتفاق تلخ هرگز رخ نمی داد
در زیر پای عابران خسته ی شهر
کارم شده در پوستین مرگ فریاد
.
.
.
 حالا رها کن خاطرات کهنه ات را
ماهی دلبسته به دریاهای آزاد
مهدی نژادهاشمی

وبلاگ


 
کلمات کلیدی این مطلب :  ،


   تاریخ ارسال  :   1392/5/30 در ساعت : 12:22:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  597


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/5/30 در ساعت : 14:13:24
درود بر شما نیک مهر گرامی
بسیار زیباست
مانا باشید
بازدید امروز : 10,219 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,883,082
logo-samandehi