ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزلي براي امام جواد(ع)
 
فقط مي خواستم شعري ...اگرگريه امان مي داد
نه تنهاپلك ...بلكه شانه ها را هم تكان مي داد
 
تو مثل ِ آفتابي  هر كجاباشي دلم گرم است
همان كه روشنايي را به هفتا آسمان مي داد
 
علوم كهكشانها سينه ات را شعله ور مي كرد
فلاطون هاي بسياري به پيشت امتحان مي داد
 
براي ديدن باباي خود در كوچه ي  روشن
غريبا چشم ِ آهويي خراسان را نشان مي داد
 
دهانت عطر پاسخ داشت سرشار فراواني
كه آن حاضر جوابي هاي تو اين را نشان مي داد
 
نگو بانو...!!! كه او جرثومه اي از نسل فرعون بود
همو كه نقشه ي قتل تو را به اين و آن مي داد
 
غزل مي خواستم...شعري بلند از آفتابا گرم
شنيدم واژه اي از عشق در گوشم اذان مي داد.
 
 
مجتبي اصغري فرزقي (كيان)-مشهد

وبلاگ :http://mo1351.blogfa.com/ 
وبلاو 
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، غزل ، آفتاب ، آسمان ، روشني ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/6/13 در ساعت : 9:26:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  1699


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هادی ارغوان
1392/6/14 در ساعت : 12:29:59
سلام
به نظرم درباره ی مصرع موردبحث،نظرجناب شیردژم درست است،چراکه درتلفظ ِ درستِ کلمه ی فرعون "ع" مفتوح است و "واو" ساکن، والبته با استنادبه ابیات پیامد ازمتقدمین(برگرفته ازلغت نامه ی دهخدا) :
یکی چون دیده ٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سدیگر چون دل فرعون ، چهارم چون کف موسی .

منوچهری .

علی هارون امت بود دشمن زآن همی دارد
مر او را، کش چنین آموخت ره فرعون و هامانش .

ناصرخسرو.

فرعون روزگار ز من کینه جوی گشت
چون من به علم در کف موسی عصا شدم .

ناصرخسرو.

آری بنای جادوی فرعون از جهان
ثعبان اسود و ید بیضا برافکند.

خاقانی .

جام فرعونی خبر ده تا کجاست ؟
کآتش موسی عیان بنمود صبح .

خاقانی .

تا شودشیر خدا از عون او
وارهد از نفس و از فرعون او.

مولوی .

ورنه کی کردی به یک چوبی هنر
موسیی فرعون را زیر و زبر.

مولوی

*******

می بینیم که درهریک ازنمونه های فوق، اگربخواهیم سهل انگارانه "ع" راباضمه بخوانیم "فراُن"، ....وزن مختل می شود.
یاعلی(ع)
یوسف شیردژم «افق»
1392/6/13 در ساعت : 19:32:35
سلام رفیق

کارت خوب است اما دو ایراد دارد:

1-" هفتا آسمان" خوب جا نیافتاده می توانید بنویسید : " چشم آسمان "

2- آوردن دو "نشان" آن هم در دو بیت پیاپی جالب نیست

3- وزن این مصرع مختل است:
نگو بانو...!!! كه او جرثومه اي از نسل فرعون بود
اگر به جای "بود" بنویسید : " است " مشکل حل می شود

4- در کل نتوانسته اید حق مطلب را خوب ادا کنید
پیشنهاد حقیر این است که برای سرودن اشعار آیینی دقت بیشتری داشته باشید

یا علی (ع)

صادق ایزدی گنابادی
1392/6/13 در ساعت : 23:22:39
سلام بر جناب شير دژم
مصراع "نگو بانو كه او جرثومه اي از نسل فرعون بود
از نظر وزني اشكالي ندارد
مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن وزن شعر است
هجاي دوم كلمه فرعون هجاي مركب است كه در عروض حكم هجاي بلند را دارد و ن ساكن بعد از هجاي بلند از تقطيع خارج است
از اين اراجيف عروضي گذشته مصراع را براي چند نفر از دوستان كه با گوش مو را از ماست مي كشند و سنگيني پر پروانه اي را بر مصراع تشخيص مي دهند خواندم و آنها چالش وزني را احساس نكردند
محمد وثوقی
1392/6/14 در ساعت : 15:12:25
سلام و عرض ادب
مصوت مرکب (بر فرض که وجودش را در زبان فارسی ‏پذیرفتیم) در عروض، در حکم هجای بلند است اما نونِ ساکنِ ‏بعد از آن از تقطیع ساقط نیست! (به بیان درست، نون ساکنِ ‏بعد از مصوت مرکب، باعث کوتاه‌شدنِ میزانِ کششِ صوتیِ ‏مصوتِ مرکب و تبدیل آن به مصوت کوتاه نمی‌شود). بنابراین، ‏هجای آخر در واژه‌ی فرعون را عروضیان به یک هجای بلند و ‏یک هجای کوتاه تقسیم می‌کنند (فرعون: ــ ــ ‏U‏). ‏
با این توضیح، در مصرع مورد بحث یک هجای کوتاه، اضافه بر ‏وزن آورده شده است! مگر آن‌که کسی هجای آخِر فرعون را ‏یا مانند هجای آخر "ملعون" تلفظ کند؛ یا بر وزن "بُن" (فرعُن). ‏این تلفظ دوم به‌ویژه در محاوره رایج است...‏
به نظر بنده اشکال اصلی و جدی این غزل نه در عروض که در ‏نحوه‌ی کاربرد زبان و تصویر است: سرگردانی زبان شعر میان ‏زبان ادبی و زبان محاوره (هفتا، غریبا، آفتابا...) + ‏تصویرپردازی، بی‌توجه به مفاهیم و معانی کلیت متن، مثلاً: ‏
ـ چه ربطی است میان دانستنِ‌علوم‌کهکشان‌ها با ‏شعله‌ورشدنِ‌سینه؟ علم، شرح صدر بیاورد؛ سبب اتساع ‏مظروف بشود و ... حرفی است اما چرا باید مظروف را ‏شعله‌ور بکند؟ مگر آن‌که علم به حادثه‌ و چیز ناگواری پیدا ‏بشود که دانستن آن آتش به جان بزند! آیا چنین تخییلی ‏خواست شاعر محترم است؟! ‏
ـ استفاده از عبارت "حاضر جواب" آن هم در مقام مدح ("حاضر ‏جواب بودن" کارکرد زبانی دوگانه‌یی دارد هم مثبت هم ‏منفی...). ‏
ـ "نگو بانو...!!! كه او جرثومه اي از نسل فرعون بود" : بدون ‏مصرع دوم، مرجع ضمیر چه کسی می‌تواند باشد به‌جز ‏ممدوح شعر؟! این‌جا چه جای مدح شبیه به ذم و استدراک ‏است؟! ‏
ـ "بانو"یی که این وسط ناگهان پیدایش می‌شود کیست؟! آیا ‏ابیات قبلی زبان حالی است از این بانو؟ در این صورت بانو چه چیز ‏را نباید بگوید؟ مداحی‌های ابیات قبلی را که از زبان او بیان ‏شده؟! یا این‌که: "او جرثومه یی از نسل فرعون بود" را ‏نگوید؟! یا این‌که بانو قبلاً مونولوگی داشته که ما ‏نشنیده‌ایم؟! ‏
با توجه به اشعار بسیار خوبی که از شاعر بزرگوار خوانده‌ام ‏این چند اشکال که به نظر بنده رسیده است و معلوم هم ‏نیست دقیق باشد یا نه، خللی به شاعری ایشان وارد ‏نخواهد کرد. ‏
‏ یا علی (ع)‏


حمید خصلتی
1392/6/14 در ساعت : 15:8:29
نگو بانو...!!! كه او جرثومه اي از نسل فرعون بود
همه ی انچه در مورد این مصراع گفته شد را به دقت خواندم.در مورد علم عروض به راحتی نمی توانیم بگوییم نظر من این است یا احتمالا این درست است چرا که معیار ها دقیقا مشخص است وبدون هیچ شکی میتوان در مورد درست یا اشتباه بودن یک سطر از نظر وزنی نظر داد ورای صادر کرد.در مورد واژه ی فرعون بی شک نظر جناب ایزدی کاملا درست است.چرا که در عروض اصل بر اصالت واژه نیست.اصل بر نوع خوانش وگونه ی شنیداری واژه است.اما آنچه در زبان عامه رایج است واژه به صورتfer-on است نه به صورتfer-avn جدای از مقایسه با تلفظ عربی آن؛
و با توجه به اینکه وزن شعر تکرار مفاعیلن میباشد،رکن آخر این خواهد بود:ل/فر/عن/بود/
هر چند در شعر فارسی با هر دو گونه ی خوانشی نمونه های زیادی آمده است که با توجه به وزن مورد استفاده هر دو مورد آن درست است.به عنوان مثال در همه ی مثال هایی که جناب ارغوان آورده اند واژه ی فرعون درست استفاده شده

منوچهری .

علی هارون امت بود دشمن زآن همی دارد
مر او را، کش چنین آموخت ره فرعون و هامانش .
اگر به این بیت دقت کنیم هردو خوانش از فرعون در وزن اختلال ایجاد نمی کند وآن هم به این دلیل است که نحوهی قرار گرفتن واژه ی فرعون در سطر به گونه ای است که با حروف ابتدایی رکن مفاعیلن مطابقت دارد واین نحوه ی قرار گیری واژه در رکن ایجاب میکند تا اینگونه بخوانیم:ت/ره/فر/عو/ن/ها/ما/نش
ولی درسطر مورد بحث قرار گیری واژه ی فرعون در رکن به گونه ای است که باید اینگونه خوانده شود:
ل/فر/عن/بود/

در نمونه دیگری که جناب ارغوان آورده اند:

خاقانی .

جام فرعونی خبر ده تا کجاست ؟
کآتش موسی عیان بنمود صبح .


فرعون با هر دو خوانش خوانده شده ودر وزن اشکالی ایجاد نمی شود

.یاحق
افرا عسکریان
1392/6/14 در ساعت : 3:1:21
سلام برادر
با اجازه ی شما چند نکته را راجب این غزل بیان می کنم
در خصوص غزل بعد از رعایت وزن و قافیه و ردیف که اسکلت کار محسوب می شوند به ضرافت های غزل می رسیم مانند : رعایت دستور زبان، استفاده مناسب از صور خیال، زبان نو، خلق تصاویر منحصر به فرد و ...
با این مقدمه نکاتی را راجب اثر شما بیان می کنم
1-وزن و قافیه و ردیف این غزل ایرادی ندارد
2-در بیت دوم مصرع دوم همانطور که می دانید ما هفت آسمان بیشتر نداریم پس اولا آوردن کلمه ی عامیانه "هفتا" بدون پیش زمینه در مصرع قبل اشتباه است در ثانی اصولا شمارش در خصوص آسمان در این مصرع درست نیست زیرا با"الف" آوردن ،شما کلمه هفت را شمارشی کرده اید .. که تداعی کننده ( به هفتا آسمان می داد، به هشتا آسمان می داد و...)که درست نیست و درست آن" به هفت آسمان می داد" است

3-در بیت سوم مصرع دوم همانطور که می دانید در دستور زبان فارسی برای فاعل جمع باید فعل جمع استفاده شود مگر در مواردی که ذکر انها در این مبحث نمی گنجد..در این مصرع "فلاطون ها" جمع است اما ردیف که همان فعل هم می باشد مفرد است و این ایراد دستوری دارد...در همین مصرع حرف" به" هم حشو می باشد کافی است مصرع را خوب معنا کنید
4-در بیت چهارم مصرع دوم آوردن ندا و منادا "غریبا" و بعد استفاده از یک ترکیب اضافی "چشم آهو" کلا معنای بیت را دور از ذهن کرده است
5-در بیت پنجم استفاده از دو صفت پشت سر هم جایز نیست " سرشار و فرآوانی" با توجه به معنی مصرع" دهانت عطر پاسخ فرآوانی داشت " اما گاهی آوردن دو صفت پشت سر هم کلام را تعالی می بخشد همانند شعر مرحوم اخوان ثالث" از تهی سرشار جویبار..."که اینجا تهی و سرشار هم صفت هستند
6-در بیت آخر ترکیب واژه "آفتاب سرد" معنا دارد اما "آفتاب گرم " معنا ندارد چون اصولا ذات آفتاب گرما است و کلمه ی گرم اینجا حشو می شود

7- شک نکنید حضرت آقا به شعر شما نظر دارد سخنان من و امثال من ملاک پذیرش نیستند اجر شما محفوظ دم شما گرم برادر
هادی ارغوان
1392/6/14 در ساعت : 16:7:28
سلام
قریب به اتفاق نمونه هایی که به عنوان مثال، آن هم ازلغتنامه (ونه ازمنبع دیگری) آورده شده، حکایت ازاین داردکه فرعون بافتح "ع" صحیح یا صحیح ترباشد:

درمصرع

آری بنای جادوی فرعون از جهان

اگربیشتردقت کنیم ،
همچنین در:

تا شودشیر خدا از عون او
وارهد از نفس و از فرعون او.

که درمصرع اولش کلمه ی "عون" خودشاهدمثال است و:

موسیی فرعون را زیر و زبر.

به وضوح قابل مشاهده است که فرعون چگونه باید خوانده شودتامصرع خالی ازخلل باشد.
درضمن به فرض آن که اصالت واژه اصل نباشد،آیاباکلماتی مانند:
ذوق و شوق واوج و موج هم می توان چنان رفتاری داشت؟

یاعلی(ع)
یوسف شیردژم «افق»
1392/6/14 در ساعت : 7:40:53
سلام بر استاد گنابادی عزیز

...اما من قانع نشدم !

اگر به جای فرعون" واژه ای مثل : "سامان" بود ،

حرف شما درست بود اما " فرعون " تلفظش با "سامان" فرق دارد

زنده باشید

بازدید امروز : 18,561 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,705,821
logo-samandehi